نکات کلیدی:
استراتژیهای معاملاتی با استفاده از میانگینهای متحرک میتوانند به معاملهگران در درک شتاب بازار، تحلیل روندها و شناسایی احتمالی بازگشتهای قیمتی کمک کنند.
از جمله این استراتژیها میتوان به تقاطع دوگانهی میانگین متحرک، نوار میانگین متحرک، پوششهای میانگین متحرک (Envelopes) و شاخص همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD) اشاره کرد.
در حالی که این روشها میتوانند بینشهای ارزشمندی ارائه دهند، اما سیگنالهای آنها اغلب به صورت ذهنی تفسیر میشوند. به همین دلیل، معاملهگران حرفهای معمولاً این استراتژیها را با تحلیل بنیادی و سایر روشهای تحلیلی ترکیب میکنند.
میانگینهای متحرک (Moving Averages یا MA) از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که با هموارسازی دادههای قیمتی در یک بازه زمانی مشخص، به معاملهگران در درک بهتر از روند بازار کمک میکنند. این ابزارها میتوانند در استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی بازگشت روند، تعیین نقاط ورود و خروج، سطوح حمایت/مقاومت و سایر تحلیلها مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه، با چهار مورد از مهمترین استراتژیهای معاملاتی با میانگینهای متحرک آشنا میشویم.
۱. استراتژی تقاطع دوگانه میانگین متحرک (Double Moving Average Crossover)
در این استراتژی از دو میانگین متحرک با بازههای زمانی متفاوت استفاده میشود؛ معمولاً ترکیبی از یک میانگین کوتاهمدت و یک میانگین بلندمدت، مانند میانگین متحرک ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه. اغلب هر دو میانگین از نوع ساده (SMA) هستند، اما میتوان از ترکیب میانگین ساده و نمایی (EMA) نیز استفاده کرد.
در این روش، زمانی که میانگین کوتاهمدت از پایین میانگین بلندمدت عبور میکند، یک سیگنال صعودی یا «تقاطع طلایی (Golden Cross)» صادر میشود که میتواند نشانهای برای خرید باشد. در مقابل، اگر میانگین کوتاهمدت به زیر میانگین بلندمدت برسد، سیگنال نزولی یا «تقاطع مرگ (Death Cross)» صادر شده و ممکن است زمان فروش را نشان دهد.
۲. استراتژی نوار میانگین متحرک (Moving Average Ribbon)
نوار میانگین متحرک ترکیبی از چند میانگین متحرک با بازههای زمانی مختلف است. این نوار میتواند شامل ۴ تا ۸ میانگین متحرک ساده باشد. یک ترکیب رایج شامل میانگینهای ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ دورهای است.
در این استراتژی، معاملهگر به باز شدن یا بسته شدن نوار توجه میکند. اگر میانگینهای کوتاهمدت در حال فاصله گرفتن از میانگینهای بلندمدت باشند، یعنی نوار در حال گسترش است، این میتواند نشاندهندهی تقویت روند صعودی باشد. در مقابل، اگر میانگینها به یکدیگر نزدیک شوند یا با هم همپوشانی داشته باشند، این ممکن است نشانگر روند خنثی یا اصلاح قیمتی باشد.
۳. استراتژی پوششهای میانگین متحرک (Moving Average Envelopes)
در این روش، یک میانگین متحرک مرکزی (SMA یا EMA) با دو خط محدودکننده یا «پوشش» احاطه میشود که با درصد مشخصی بالاتر و پایینتر از آن قرار میگیرند. برای مثال، ممکن است یک میانگین متحرک ۲۰ روزه با پوششهایی به فاصله ۲.۵٪ یا ۵٪ انتخاب شود. این درصد میتواند با توجه به نوسانات بازار تغییر کند.
زمانی که قیمت از بالای پوشش بالایی عبور کند، این میتواند نشانهای از اشباع خرید و در نتیجه موقعیت احتمالی فروش باشد. برعکس، اگر قیمت به زیر پوشش پایینی برسد، ممکن است نشانهای از اشباع فروش و فرصت خرید باشد.
تفاوت بین پوشش میانگین متحرک و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
هر دو ابزار از یک میانگین متحرک مرکزی (معمولاً ۲۰ روزه) استفاده میکنند، اما تفاوت اصلی در نحوه تعیین باندهاست.
در پوششهای میانگین متحرک، فاصله باندها بر اساس درصد ثابتی از میانگین تعیین میشود.
در باندهای بولینگر، فاصله باندها براساس انحراف معیار محاسبه میشود (معمولاً دو انحراف معیار).
در حالی که هر دو ابزار میتوانند شرایط اشباع خرید و فروش را نشان دهند، باندهای بولینگر به دلیل انعکاس نوسانات بازار، اطلاعات بیشتری از وضعیت ناپایداری بازار نیز ارائه میدهند.
۴. شاخص همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD از دو خط اصلی تشکیل شده است:
خط MACD
خط سیگنال (که میانگین نمایی ۹ دورهای خط MACD است)
همچنین، هیستوگرام MACD که تفاوت بین این دو خط را نمایش میدهد، به تحلیل تغییرات قدرت روند کمک میکند.
یکی از سیگنالهای مهم MACD، واگرایی با قیمت است. اگر قیمت کفهای پایینتری بزند اما MACD کفهای بالاتر تشکیل دهد، این یک واگرایی صعودی است و ممکن است نشانهی بازگشت به روند صعودی باشد. در مقابل، اگر قیمت سقفهای بالاتری بزند ولی MACD سقفهای پایینتری تشکیل دهد، این یک واگرایی نزولی است و میتواند علامتی برای بازگشت به روند نزولی باشد.
همچنین، تقاطع بین خط MACD و خط سیگنال نیز سیگنال معاملاتی ارائه میدهد:
اگر خط MACD از پایین خط سیگنال عبور کند، ممکن است نشانگر قدرت گرفتن روند صعودی و فرصت خرید باشد.
اگر خط MACD از بالا به زیر خط سیگنال برسد، این میتواند نشانگر ضعف روند و سیگنال فروش باشد.
جدول خلاصه استراتژیهای معاملاتی با میانگین متحرک
نام استراتژی | شرح کوتاه | سیگنال خرید | سیگنال فروش | نوع تحلیل |
تقاطع دوگانه (Double Crossover) | استفاده از دو میانگین با بازههای مختلف | میانگین کوتاهمدت از پایین به بالا قطع کند | میانگین کوتاهمدت از بالا به پایین قطع کند | دنبالکننده روند |
نوار میانگین متحرک (Ribbon) | چندین میانگین برای تحلیل کلی روند | نوارها باز شوند و قیمت بالاتر از همه باشد | نوارها جمع شوند یا قیمت پایینتر رود | قدرت روند |
پوشش میانگین متحرک (Envelopes) | دو باند درصدی بالا/پایین یک میانگین | قیمت به زیر باند پایینی برسد | قیمت از باند بالایی عبور کند | اشباع خرید/فروش |
MACD | ترکیب دو EMA و هیستوگرام برای تحلیل مومنتوم | تقاطع صعودی یا واگرایی صعودی | تقاطع نزولی یا واگرایی نزولی | بازگشت روند |
جمعبندی
استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر میانگینهای متحرک میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای تحلیل روندها، شناسایی تغییرات در مومنتوم بازار و یافتن نقاط ورود و خروج باشند. با این حال، از آنجا که تفسیر سیگنالهای آنها ممکن است ذهنی باشد، بهتر است این استراتژیها با سایر روشهای تحلیلی مانند تحلیل بنیادی ترکیب شوند تا ریسک تصمیمگیری کاهش یابد.