نوسانات اخیر بازار رمزارزها، بهویژه ریزش شدید پس از اعلامیههای کاخ سفید دربارهی اعمال مجدد و گستردهتر تعرفههای تجاری میان ایالات متحده و چین، تأثیر قابلتوجهی بر فضای سرمایهگذاری در بازار رمزارزها گذاشته است. سرمایهگذاران باتجربه ممکن است به سطح بالایی از نوسانات عادت داشته باشند، اما با ورود تازهواردان از دنیای مالی سنتی (TradFi)، گروهی از سرمایهگذاران نهادی و خرد برای نخستین بار در معرض این واقعیت قرار گرفتهاند که نوسان میتواند هم به سود و هم به زیان عمل کند. درحالیکه هنوز بحث و گمانهزنیهای زیادی دربارهی علت دقیق این سقوط شدید در جریان است، چند نکتهی کلیدی غیرقابل انکار باقی مانده است.
نخست اینکه، یک معاملهگر در یکی از صرافیهای کوچکتر به نام «هایپرلیکویید» در لحظهی انتشار خبر از سوی کاخ سفید، یک موقعیت معاملاتی بزرگ در جهت کاهش شدید بازار باز کرده است. اگرچه هنوز این موضوع در حد اتهام و حدسوگمان است، اما اندازه، زمانبندی و جهتگیری یکطرفهی این موقعیت نشاندهندهی اطمینان غیرمعمول از وقوع ریزش بوده است. دوم اینکه، با افزایش حضور مؤسسات بزرگ در حوزهی رمزارز و توسعهی محصولات و خدمات مبتنی بر بلاکچین، سطح تحمل ریسک در میان این سرمایهگذاران تازهوارد پایینتر از بازیگران قدیمیتر است، که این امر میتواند باعث تشدید فشار فروش شده باشد. و در نهایت، ریزشهای گسترده هنوز هم میتوانند منجر به زنجیرهای از لیکوییدشدنها و تماسهای مارجین شوند، همانگونه که در جریان این سقوط در صرافی «بایننس» رخ داد و شرکت مجبور شد بیش از ۴۰۰ میلیون دلار خسارت کاربران را جبران کند.
با در نظر گرفتن این عوامل، بهتر است به چند درس و نکتهی کلیدی که سرمایهگذاران رمزارز باید از این دورهی نوسانات بیاموزند، توجه کنیم.
رمزارزها ذاتاً چرخهای هستند
یکی از جذابیتهای اولیهی رمزارزها، بهویژه برای سرمایهگذاران نهادی و معاملهگران حرفهای، این بود که این طبقه از داراییها معمولاً خلاف چرخهی بازارهای سنتی حرکت میکردند و نوعی پوشش ریسک در برابر نوسانات سایر بخشهای مالی محسوب میشدند. با این حال، در سالهای اخیر این پویایی تغییر کرده است؛ چراکه بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال بهطور فزایندهای در دستهی داراییهای پرریسک (risk-on) قرار گرفتهاند.
در واقع، همانطور که تیترهای ژئوپلیتیکی پیرامون تعرفهها و تنشهای تجاری موجب کاهش ارزش داراییهای پرریسک (مانند بسیاری از سهامها) شده است، بازار رمزارز نیز واکنشی مشابه از خود نشان داده است. این موضوع با توجه به ورود سرمایهگذاران و مؤسسات سنتی به فضای رمزارزها چندان عجیب نیست؛ زیرا طبیعی است که الگوهای معاملاتی رمزارزها به تدریج شبیه بازارهای دیگر شود. اما این تغییر، فرضیهی سرمایهگذاری قدیمی در این حوزه را دگرگون کرده است.
اکنون رمزارزها، از جمله بیتکوین، در هماهنگی بیشتری با سایر بازارها حرکت میکنند و سرمایهگذاران باید این نکته را در مدلهای تصمیمگیری خود لحاظ کنند. این تغییر ذاتاً منفی نیست، بلکه صرفاً یک تحول است که باید با آن سازگار شد.
آغاز دورهی پوشش ریسک نهادی
با ورود گستردهی سرمایهگذاران نهادی به بازار رمزارزها از اوایل سال ۲۰۲۴، تغییرات قابلتوجهی نیز در ساختار معاملاتی این بازار رخ داده است. رشد سریع صندوقهای قابلمعامله در بورس (ETF) برای بیتکوین و اتریوم و احتمال عرضهی دهها مورد دیگر پس از بازگشت کامل نهادهای نظارتی، بخشی از همین تغییر است. پوشش ریسک (Hedging) از ابزارهای سنتی و اصلی در معاملات نهادی محسوب میشود و برخلاف بازارهای صعودی پیشین، این بار بازار رمزارز تحت سلطهی همان مؤسسات حرفهای قرار دارد.
در جریان سقوط اخیر، حجم معاملات اختیار فروش (Put Options) برای بیتکوین و اتریوم بهشدت افزایش یافت؛ زیرا سرمایهگذاران برای محافظت در برابر کاهش بیشتر قیمت اقدام به خرید این ابزارها کردند. برنامههای الگوریتمی که برای ردیابی چنین تحرکاتی طراحی شدهاند، این افزایش تقاضا را بهعنوان نشانهای از احتمال افت بیشتر تعبیر کردند و همین امر موجب تشدید روند نزولی و افزایش لیکوییدشدن معاملات اهرمی شد.
بهبیان دیگر، همان ابزارهایی که برای محافظت از ریسک طراحی شدهاند، در این مورد خاص به تسریع سقوط بازار کمک کردند. این نشان میدهد که بازار رمزارز هنوز در حال یادگیری و تطبیق با رفتار مؤسسات و ابزارهای مالی آنهاست.
پیشرفت سیاستگذاری بهتنهایی تضمینکنندهی عملکرد مثبت نیست
یکی از درسهای مهم و شاید تلخ برای سرمایهگذاران و فعالان حوزهی رمزارز این است که حتی با وجود پیشرفتهای بزرگ در حوزهی قانونگذاری و حمایتهای سیاسی، موفقیت مالی در این بازار تضمینشده نیست. با آنکه مؤسسات مالی سنتی (TradFi) در حال توسعهی محصولات رمزارزی هستند، ایالتهایی مانند وایومینگ توکنهای دولتی خود را منتشر کردهاند و دولت فدرال آمریکا نیز موضعی مثبتتر نسبت به ارزهای دیجیتال اتخاذ کرده است، اما همچنان نیروهای بیرونی مانند نوسانات بازار، اهرمهای معاملاتی، الگوریتمهای خودکار و تغییر در میزان تمایل به ریسک میتوانند خسارتهای سنگینی به سبدهای سرمایهگذاری وارد کنند.
بهطور خلاصه، صنعت رمزارز در مسیر بلوغ قرار دارد و این بلوغ با تجربه و آزمون همراه است؛ گاهی این تجربهها سخت و پرهزینهاند، اما هر کدام فرصتی برای یادگیری و رشد به شمار میآیند. سرمایهگذاران و سیاستگذاران باید این مسیر را بخشی طبیعی از فرآیند تکامل بازار بدانند.