برای داشتن یک سرمایهگذاری سودآور باید به ارزش ذاتی داراییها توجه داشت. ارزش ذاتی در بازارهای مالی به معنای ارزش واقعی یک دارایی متناسب با ویژگیهای بنیادین آن دارایی است. بنابراین وقتی از تخمین ارزش ذاتی رمزارزها بحثی به میان میآید، باید دانست که ارزش ذاتی با قیمت بازار متفاوت است. وقتی بتوانید تخمین ارزش ذاتی رمزارزها را به درستی انجام دهید، متوجه خواهید شد که یک دارایی بیشازحد ارزشگذاری شده است یا خیر.
با چنین توصیفاتی روشن است که تخمین ارزش ذاتی رمزارزها، برای آن دسته از معاملهگرانی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت در بازار ارز دیجیتال هستند، بحثی ضروری است؛ اما نحوه تخمین ارزش ذاتی رمزارزها به چه صورت است؟ با ما در این مقاله از بلاگ کیف پول من همراه باشید تا پاسخ جامع این سوال را در اختیارتان قرار دهیم.
ارزش ذاتی در بازار ارز دیجیتال به چه معناست؟
ارزش ذاتی ارز دیجیتال به معنای ارزش بنیادی و واقعی آن دارایی دیجیتال است؛ ارزشی که بر مبنای کاربرد، سقف عرضه، امنیت شبکه و میزان استفاده کاربران تعریف میشود. توجه داشته باشید که برخلاف قیمت بازار یک رمزارز که تحت تأثیر میزان عرضه و تقاضا، هیجانات و اخبار قرار دارد، ارزش ذاتی نشاندهنده این موضوع بوده که قیمت واقعی ارز دیجیتال چقدر باید باشد (حتی اگر بازار در حال حاضر موقتاً آن را بالاتر یا کمتر قیمتگذاری کرده است).
برای درک بهتر ارزش ذاتی رمزارزها به این مثال توجه کنید: بیتکوین به دلیل داشتن محدودیت عرضه و سقف عرضه 21 میلیون واحدی و ساختار غیرمتمرکز که موجب ارتقا سطح مقاومت آن در برابر سانسور شده، دارای ویژگیهای خاصی بوده که به این رمزارز ارزش درونی مستقل از بازار بخشیده است. از طرفی آن دسته از رمزارزهای فاقد پشتوانه کاربردی و امنیتی مشخص، ارزش ذاتی قابل اتکایی ندارند.
چرا تخمین ارزش ذاتی رمزارزها دشوارتر از بازار سهام است؟
در بازار سنتی سهام، تخمین ارزش ذاتی با توجه به عواملی نظیر سود نقدی، ترازنامه شرکت و جریان نقدی آزاد صورت میپذیرد. این در حالی بوده که ما در بازار رمزارزها با چنین شاخصهای پایداری مواجه نیستیم! اگر نگاهی به بازار رمزارزها داشته باشید، متوجه خواهید شد که بسیاری از ارزهای دیجیتال فاقد سود دورهای یا درآمد مشخص هستند و نمیتوان مثل سهام آنها را ارزشگذاری کرد.
علاوهبر موارد فوق، باید به این نکته نیز توجه داشت که بازار ارز دیجیتال با نوسانات شدید قیمتی و حجم بالای سفتهبازی درگیر است؛ عواملی که نقش مؤثری در فاصله گرفتن قیمت لحظهای با ارزش ذاتی و واقعی دارند. به اعتقاد برخی از کارشناسان، دادههای تحلیلی در چنین فضایی فاقد شفافیت لازم، ناقص و غالباً مبتنی بر حدس و گمان است.
این پیچیدگیها موجب شده تا تخمین ارزش ذاتی رمزارز به مراتب چالشبرانگیزتر از تخمین ارزش ذاتی سهام در بازارهای سنتی باشد.
روشهای محاسبه و تخمین ارزش ذاتی رمزارزها
برای محاسبه و تخمین ارزش ذاتی رمزارزها میتوان از سه شیوه استفاده از قانون متکالف، مدل سود تنزیلیافته و هزینه تولید کمک گرفت که در ادامه به تفصیل با هر یک از این شیوههای تخمین ارزش ذاتی رمزارزها به تفصیل آشنا میشویم:
قانون متکالف (Metcalfe’s Law) در تخمین ارزش ذاتی رمزارزها
یکی از رایجترین شیوههای محاسبه ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال، استفاده از قانون متکالف است. این قانون برای اولین بار به منظور تحلیل ارزش شبکههای مخابراتی به کار گرفته شد. مبنای این قانون این است که ارزش یک شبکه با مجذور تعداد کاربران فعال آن برابر است. به بیان ساده، هرچه کاربران بیشتری از یک شبکه بلاکچین یا ارز دیجیتال استفاده کنند، ارزش شبکه به شکل نمایی رشد میکند.
فرمول اصلی قانون متکالف به شرح زیر است:
ارزش شبکه = 2 (تعداد کاربران فعال یا آدرسهای فعال روزانه)
برای درک بهتر عملکر این شیوه تخمین ارزش ذاتی رمزارزها به این مثال توجه کنید: دادههای 13 دسامبر 2024 نشان میدهد که شبکه اتریوم دارای 543,929 آدرس فعال روزانه است، حال متناسب با فرمول قانون متکالف ارزش شبکه اتریوم برابر با 296,086,104,841 خواهد بود. توجه کنید که این عدد واحد پولی نداشته و به عنوان شاخص نسبی ارزش شبکه در نظر گرفته میشود.
البته در این شیوه، کیفیت تعامل کاربران نادیده گرفته میشود و آدرسهای غیرفعال یا یکبارمصرف ممکن است موجب منحرف شدن ارقام شوند. به همین علت باید در کنار این شیوه به سراغ سایر روشهای موجود نیز برویم.
مدل سود تنزیلیافته (Discounted Utility Model) در تخمین ارزش ذاتی رمزارزها
از دیگر شیوههای تخمین ارزش ذاتی رمزارزها میتوان به مدل سود تنزیلیافته اشاره کرد. این مدل شباهت زیادی به روشهای تحلیل بنیادی در بازار سهام دارد و بر مبنای سودآوری آتی یک رمزارز طراحی شده است. ایده اصلی موجود در شیوه به شرح زیر است:
«اگر یک ارز دیجیتال در آینده کاربرد مالی مشخصی داشته باشد، میتوان مجموع آن سودهای آینده را با نرخی مشخص به امروز تنزیل کرد و به این ترتیب، ارزش ذاتی رمزارز موردنظر را متوجه شد.»
برای درک بهتر این روش، مثالی از توکن BNB را مورد بررسی قرار میدهیم. این توکن در اکوسیستم بایننس کاربردهای متنوعی نظیر مشارکت در فروش توکنها، پرداخت کارمزد تراکنش و دریافت پاداش استیکینگ را عهدهدار است. براساس دادههای منتشر شده از 14 دسامبر 2024، زنجیره هوشمند بایننس روزانه حدود 3.795 میلیون تراکنش روزانه را پردازش میکند.
حال اگر میانگین کارمزد هر تراکنش چیزی برابر با 0.10 دلار باشد، درآمد روزانه آن برابر خواهد بود با:
دلار 379,500 = 0.10 × 3,795,000
این عدد در 1 سال (365 روز) برابر خواهد بود با:
میلیون دلار 138.52 = 365 × 379,500
برای تبدیل این درآمد سالانه به ارزش فعلی از فرمول تنزیل با نرخ فرضی 10 درصد و دوره 10 ساله استفاده میشود. نتیجه نهایی در این مثال فرضی برابر با 851.13 میلیون دلار به عنوان ارزش ذاتی تنزیلیافته خواهد بود. فرمول پایه تنزیل ارزش به شرح زیر است:
PV
در این فرمول:
- tCF معادل درآمد مورد انتظار در سال t
- R معادل نرخ تنزیل (درصدی برای محاسبه ارزش فعلی پول آینده)
- N معادل تعداد سالهای مورد بررسی
- PV نیز معادل مجموع ارزش فعلی کل جریانهای نقدی آینده خواهد بود.
روش هزینه تولید (Cost of Production) در تخمین ارزش ذاتی رمزارزها
سومین روش محاسبه ارزش ذاتی رمزارزها به آن دسته از ارزهای دیجیتالی اختصاص دارد که از الگوریتم اجماع اثبات کار (PoW) بهره میبرند. بیتکوین نمونه بارزی است که میتوان با کمک روش هزینه تولید یا همان هزینه استخراج متوجه ارزش ذاتی آن شد. در این شیوه، فرض بر این است که قیمت واقعی رمزارز نمیتواند برای مدت زمان طولانی، پایینتر از هزینه استخراج آن باشد.
استدلال طرفداران این شیوه در بیان فرض فوق، این بوده که اگر قیمت رمزارز کمتر از هزینه استخراج آن باشد، عملیات استخراج زیانده شده و طبیعتاً ماینرها از شبکه خارج خواهند شد. عواملی که در این شیوه مورد توجه قرار میگیرند، عبارتند از:
- هزینه برق مصرفی در فرآیند استخراج
- قیمت و میزان استهلاک دستگاههای استخراج
- هزینههای جانبی عملیات استخراج مثل خنکسازی و نگهداری
به عنوان مثال، میانگین هزینه استخراج در دسامبر 2024 حدود 86,303 دلار و قیمت آن در بازار برابر با 101,523 دلار بود. این فاصله نشاندهنده سطح سودآوری نسبی و پایداری شبکه استخراج در آن زمان است. در این شیوه، هزینه تولید نوعی کف حمایتی برای قیمت بازار شکل میدهد و قابل اندازهگیری با دادههای ملموس بازار است.
مقایسه ارزش ذاتی رمزارزها و ارزهای فیات
ارزهای فیات نظیر ریال، دلار و یورو فاقد هرگونه پشتوانه فیزیکی مثل طلا هستند. در واقع با کنار گذاشته شدن استاندارد طلا در دهههای اخیر، ارزهای فیات صرفاً به پشتوانه اعتماد عمومی و قدرت حاکمیتها به عنوان ابزار پرداخت پذیرفته شدهاند. به بیان بهتر، ارزهای فیات به این علت ارزشمند هستند که دولتها آنها را به عنوان پول رسمی پذیرفته است. با این اوصاف، بانکهای مرکزی میتوانند بدون محدودیت پول چاپ کنند!
این درحالیست که ارزهای دیجیتال برخلاف ارزهای فیات دارای ویژگیهایی هستند که آنها را به داراییهای دارای ارزش ذاتی نزدیکتر کرده است. به بیان بهتر، ویژگیهایی مثل کمیابی، امنیت و کاربرد به عنوان سیستم پرداخت همتابههمتا باعث ارزشمندی آنها شده است. براساس تعریفی فلسفی، ارزش ذاتی به چیزی اطلاق میشود که به خودی خود ارزشمند باشد، نه به عنوان ابزاری برای هدف دیگر!
ارزش ارزهای فیات صرفاً از اعتماد عمومی و پذیرش قانونی نشأت گرفته و ارتباطی به ویژگیهای ذاتی ارزهای فیات ندارد.
اهمیت درک ارزش ذاتی رمزارزها برای سرمایهگذاران
تخمین ارزش ذاتی رمزارزها به سرمایهگذاران کمک میکند تا میان پروژههای واقعی و پروژههای بدون پشتوانه تبلیغاتی تمایز قائل شوند. تجربه بازار رمزارزها در سال 2017 که از آن به عنوان دوره عرضه اولیه کوین (ICO)ها یاد میشود، نمونه خوبی برای نمایش این اهمیت است. در این سال، صدها توکن رمزارزی جدید صرفاً با تکیه بر وعدههای بلندپروازانه و بدون برخورداری از کاربردهای واقعی، راهی بازار شدند. بسیاری از این رمزارزها به دلیل نداشتن امنیت شبکه، کمیابی واقعی و کاربرد عملیاتی، ظرف مدت زمان کوتاهی سقوط کردند.
در نقطه مقابل، پروژههایی مثل بیتکوین و اتریوم که بر ویژگیهای بنیادین استوار هستند، توانستند در بلندمدت، جایگاه خود را در بازار تثبیت کنند. در واقع، سرمایهگذاران حرفهای به خوبی میدانند که صرف نگاه به قیمت بازار برای ارزیابی سطح ارزشمندی یک ارز دیجیتال کافی نیست.
تخمین ارزش ذاتی رمزارزها؛ راهی برای انجام سرمایهگذاری آگاهانه!
برخلاف قیمت معاملاتی یک رمزارز، ارزش ذاتی به دور از هیجانات کوتاهمدت و رفتار تودهای بوده و تلاش میکند تا قیمت واقعی رمزارز را متناسب با ویژگیهای بنیادین آن نظیر سطح کمیابی، امنیت، کاربرد و مقیاسپذیری شبکه، تعیین نماید. در این مقاله سه شیوه هزینه تولید، مدل سود تنزیل یافته و قانون متکالف را مورد بررسی قرار دادیم که استفاده همزمان از آنها نمایی واضحتر از ارزش ذاتی یک رمزارز در اختیارتان قرار خواهدداد.
حال به نظر شما کدام ویژگیهای بنیادین میتواند نقش مؤثرتری در تخمین ارزش ذاتی رمزارزها داشته باشد؟ نظرات خود را برای ما بنویسید.