نظریه امواج الیوت (Elliot Wave Theory) که در دهه 1930 میلادی از سوی فردی به نام رالف نلسون الیوت مطرح گردید در اصل نظریهای بوده که در توصیف حرکت قیمتها در بازارهای مالی کاربرد دارد. جالب است بدانید که اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایهگذاران به دنبال کسب سود از روندهای قیمتی ایجاد شده در بازار هستند نیز از این نظریه گرفته شده است. به طور کلی نظریه امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال روشی برای تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی دادهها بوده که در آن امکان بررسی الگوهای تغییرات قیمتی در بازه زمانی بلند مدت فراهم میگردد. با توجه به کارایی نظریه امواج الیوت در مارکت کریپتوکارنسی، در این مقاله از بلاگ کیف پول من به دنبال روشنسازی مفهوم امواج الیوت و ابعاد مختلف آن هستیم؛ اگر شما هم در این زمینه سوالاتی دارید، مطالعه این مطلب را از دست ندهید.
نحوه شکلگیری و تاریخچه نظریه امواج الیوت
برای آن که به درک صحیحی از مفهوم امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال دست یابیم باید در قدم اول تاریخچه شکلگیری این نظریه را مورد بررسی قرار دهیم. رالف نلسون الیوت پس از آن که به دلیل بیماری بازنشسته شد، با هدف پر کردن اوقات فراعت خویش به سراغ مطالعه نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانهای که خود وی آنها را در فهرستهای مختلف وارد کرده بود، رفت. نتیجه این مطالعات شکلگیری نظریه امواج بود که در سال 1930 شکل گرفت و با پیشبینی عجیب الیوت از وضعیت بورس اوراق بهادار در سال 1935 عملی گردید. در این سال، الیوت توانست به درستی این موضوع را پیشبینی کند که شاخص بورس به پایینترین میزان خود خواهد رسید.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در الگوهای موج را تشریح نمود که کلیه مطالب وی در سال 1944 در کتابی به نام شاهکار الیوت منتشر گردید و از آن تاریخ تا به امروز این نظریه جهانی به بزرگترین منبع تحلیل و پیشبینی بازار تبدیل شده است. البته ناگفته نماند که الیوت همواره بر این نکته تاکید داشت که الگوهای موج هیچگونه اطمینان قطعی در ارتباط با حرکت قیمتهای آتی ارائه نمیکنند، بلکه صرفاً در تشخیص احتمالات موجود درباره حرکتهای قیمتی بعدی کاربرد دارند و از امواج الیوت میتوان در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برد و اتکای صرف به آن صحیح نیست.
منظور از امواج الیوت چیست؟
نظریه امواج الیوت در اصل بر این پایه بنا شده است که قیمتها عموماً به شکل خطی و مستقیم حرکت نمیکنند و تغییرات آنها به حرکت امواج دریا شباهت دارد و جزر و مد امواج دریا میتوانند تصویر واضحتری از نظریه الیوت را در اختیار ما قرار دهند. به بیان بهتر در هر بازار مالی، هر عملی دارای عکسالعملی برابر و مخالف در پی دارد؛ به این معنی که هنگامی که قیمتهای یک رالی صعودی را آغاز میکنند، بلاشک حرکت نزولی مخالفی نیز در پی آن ایجاد خواهد شد و بازار ارز دیجیتال نیز به عنوان یک بازار مالی از این قاعده مستثنی نیست.
به بیان دیگر، حرکتهای قیمتی در بازار مالی به دو قسمت روند و اصلاح تقسیم میگردند که حرکتهای قیمتی نزولی یا صعودی نشاندهنده جهت روند بوده و اصلاحات قیمتی نیز همواره در خلاف جهت روند حرکت میکنند. چنین الگوهای تکرار شوندهای از آغاز کلیه بازارهای مالی وجود داشته و همچنان وجود خواهند داشت. البته ناگفته نماند که میتوان امواجی که همواره با روند اصلی مطابقت دارند را به پنج موج دستهبندی نمود که در مطالب بعدی به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.
به طور خلاصه، امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال را میتوان یکی از ابزارهای تحلیل فنی و تکنیکال در شناسایی الگوهای مکرر و فراکتالی از امواج در قیمت رمزارزها تعریف نمود که این امواج در مقیاسهای قیمتی و همچنین زمانی مختلف قابل مشاهده بوده و عموماً نیز تحت تاثیر روانشناسی جمعی در بازار قرار میگیرند. به یاد داشته باشید که در نظریه امواج الیوت، احساسات خوشبینانه حاکم بر بازار، موجهای بالا رونده را تحریک کرده و احساسات بدبینانه نیز موجهای نزولی را در این بازار ایجاد خواهند کرد.
نحوه عملکرد امواج الیوت به زبان ساده
براساس نظریه امواج الیوت، حرکت قیمت صعودی بازار به 5 موج تقسیم میگردد که به موجهای جنبشی معروف هستند و در برابر آنها نیز 3 موج وجود دارد که از آنها تحت عنوان موجهای اصلاحی یاد میشود. پنج موج صعودی با اعداد 1 تا 5 و سه موج اصلاحی نیز با حروف A، B و C علامتگذاری میگردند. که این الگوها هم در بازههای زمانی بزرگ و هم در بازههای زمانی کوچک ظاهر میشوند. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز به دادههای به دست آمده از این الگوها مربوط میشود که با قرار دادن این اطلاعات در اصلاح فیبوناچی میتوان به راحتی از جهت حرکت بازار اطلاع یافته و متناسب با آن معاملات رمزارزی را با ریسک کمتری انجام داد.
به یاد داشته باشید که در نظریه امواج الیوت، تغییرات قیمتی موجود در بازار همواره براساس روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی خواهد بود. در میان موجهای جنبشی موجهای شماره 1، 3 و 5 صعودی و موجهای 2 و 4 اصلاح کننده قیمت هستند. در نمودار فوق نیز 3 موج صعودی به 5 قسمت مختلف تقسیم شدهاند که به صورت ((i))، ((v))، ((ii))، ((iv)) و ((iii)) نامگذاری شدهاند. در نظریه الیوت به این 5 موج که هر یک دارای چند ریز موج هستند، موج اول گفته میشود.
موجهای اصلاحی از 3 موج تشکیل یافته که موج اول آن شامل 5 مرحله نزولی بوده و به نام موج A نامگذاری شده است. پس از موج A با سه مرحله اصلاحی مواجه خواهیم شد و سپس به موج B میرسیم. در نهایت با یک موج نزولی دیگر به نقطه C خواهیم رسید. البته توجه داشته باشید که در بازار خرسی، روند غالب رو به پایین بوده و در نتیجه این الگو در آن معکوس خواهد شد؛ به این صورت که پنج موج پایین و سه موج بالا خواهد بود.
انواع امواج در نظریه الیوت
احتمالاً مطالب فوق کمی برایتان گنگ بوده باشد، برای درک بهتر توضیحات فوق باید به سراغ بررسی خود انواع امواج الیوت برویم که به دو قسمت امواج جنبشی و اصلاحی تقسیم شدهاند:
امواج جنبشی و پیشرو (Impulse Waves)
امواج ایمپالسی و جنبشی نظریه الیوت به طور کلی از 5 موج شکل گرفتهاند که این امواج در جهت روند حرکت مینمایند. این 5 موج به شرح زیر هستند:
- موج ایمپالسی اول: اولین موج الگو در اصل مرحله اولیه روند جدیدی بوده که غالباً با حرکت تند قیمتی همراه است و با ورود حجم قابل توجهی از خریداران به بازار مشخص میگردد. در این موج همواره حجم معاملات روند صعودی به خود میگیرد.
- موج دوم: این موج که بلافاصله پس از موج اولیه شکل میگیرد عموماً بخشی از سود موج اول را بازیابی مینماید؛ به این توضیح که این موج دوم در اصل موجی اصلاحی و در خلاف روند بوده و در آن حجم معاملات رویکرد کاهشی به خود میگیرد.
- موج ایمپالسی سوم: این موج که طولانیترین و قدرتمندترین موج مدل الیوت به شمار میرود، حرکتی در جهت روند را آغاز میکند و در آن حجم معاملات بالا رفته و سود بیشتری را عاید معاملهگران مینماید.
- موج چهارم: پس از حرکت قدرتمند موج سوم، اصلاح قیمتی امری منطقی به نظر میرسد و به همین علت نیز موج چهارم یک موج اصلاحی بوده که در خلاف جهت روند ایجاد میگردد.
- موج ایمپالسی پنجم: آخرین مرحله روند به موج پنجم اختصاص پیدا کرده است که این موج غالباً با انفجار معاملات نهایی خود را نشان میدهد و قادر است منجر به اوج یا کف قیمتی انفجاری گردد. البته به یاد داشته باشید که عموماً حجم معاملات در موج پنجم در مقایسه با حجم معاملات در موج سوم کمتر است.
با یک نگاه کلی به این پنج زیر موج متوجه خواهیم شد که 3 زیر موج شتاب دار و دو زیر موج اصلاحی هستند.
قوانین حاکم بر امواج شتابدار و ایمپالسی در نظریه امواج الیوت
- هیچگاه امکان رد شدن موج دوم از موج اول وجود نخواهد داشت.
- موج سوم هیچگاه نمیتواند کوتاهتر از بازه زمانی امواج 1 و 5 باشد.
- امکان این که موج چهارم از موج سوم فراتر رود وجود ندارد.
به یاد داشته باشید اگر به هنگام استفاده از نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال یکی از این قوانین نقض گردد، دیگر نمیتوان گف که ساختار این امواج در دسته امواج شتابدار قرار گرفته است.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی از 3 موج شکل گرفته و در خلاف جهت روند حرکت میکنند. در واقع پس از تکمیل الگوی 5 موجی در جهت روند، قیمت دارایی مورد نظر غالباً در یک الگوی اصلاحی کاهش پیدا میکند. این الگوی اصلاحی از سه موج A، B و C شکل گرفته است که به شرح زیر هستند:
- موج اصلاحی A: اولین موج الگوی اصلاحی، موج A نام دارد که در خلاف جهت روند بوده و عموماً با نزول سریع قیمتی ظاهر میگردد. عموماً در این موج آن دسته از تریدرهایی که حرکت اولیه را از دست دادهاند فرصت را برای ورود به بازار غنیمت میشمارند و به همین علت حجم معاملات در این موج بیشتر از موجهای B و C است.
- موج اصلاحی B: پس از حرکت سریع قیمتی موج A، قیمت غالبا بخشی از سود خود را در موج اصلاحی B بازیابی میکند و به همین علت در موج B شاهد یک انحراف قیمتی کم عمق هستیم.
- موج اصلاحی C: آخرین موج الگوی اصلاحی، موج C است که در خلاف جهت روند حرکت کرده و این موج غالباً قویترین موج اصلاحی در میان سه موج است. در این موج عموم تریدرها تصمیم به ترک بازار میگیرند و همین موضوع سبب میشود تا حجم معاملات در موج C بیشتر از موج B باشد.
قوانین حاکم بر امواج اصلاحی در نظریه امواج الیوت
- موج B همواره در نقطه شروع موج A یا پایینتر از آن پایان مییابد.
- نقطه پایان موج C نیز غالباً در زیر موج A قرار دارد.
در مارکت ارز دیجیتال، موجهای اصلاحی غالباً بیش از 60 درصد سقف تاریخی قیمت (ATH) را به خود اختصاص میدهند و بنابر عقیده برخی اگر این امواج با خبرهای بد ترکیب گردند، ایجاد موج بازگشتی امری بسیار محتمل خواهد بود.
نحوه استفاده از امواج الیوت در معاملات رمزارزی
اولین و مهمترین نکته در استفاده از نظریه الیوت در معاملات رمزارزی این است که هیچ یک از قوانین ذکر شده در فوق نباید نقض گردد؛ چراکه در غیر اینصورت کل الگوی شما بیاعتبار خواهد شد. حال برای درک بهتر نحوه ترید با کمک تحلیل امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال یک مثال عملی را مورد بررسی قرار میدهیم:
به نمودار قیمتی بیت کوین توجه کنید. برای راحتی انجام تحلیل ما حرکت 3-5 را بر روی این نمودار قیمتی مشخص نمودهایم. در این نمودار، قیمت در ابتدای شروع موج 1 به کمترین حد خود پیش از آغاز یک روند صعودی رسیده است. حال به محض پایان یافتن 5 موج اول الگوی اصلاحی ABC شکل گرفته و مجدداً شاهد کاهش قیمت هستیم. در این مثال کلیه قوانین گفته شده کاملاً رعایت گردیده است. البته توجه داشته باشید که مهمترین نکته در استفاده از نظریه امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال این است که این امواج را به درستی تشخیص دهید. این موضوع در شناسایی امواج 3 و 5 بسیار حائز اهمیت است. عموماً معاملهگران و تحلیلگران حرفهای برای آن که تشخیص دهند که امواج 2 و 4 چه زمانی به پایان میرسد، از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده میکنند.
برای راحتی کار، ما نیز اصلاح فیبوناچی را به همان نمودار پیشین اضافه نمودیم. همان طور که در تصویر مشخص است، موج دوم زمانی که به 78.6 درصد اصلاح فیبوناچی میرسد، پایان مییابد. با کمک این داده و با توجه به این قانون که موج 2 نمیتواند از موج 1 پایینتر آید، از لحظه شروع قیمت موج 1 استفاده کرده و سرمایهگذاری خود را در نقطهای که کمترین میزان نوسان را داشته انجام میدهیم. ناگفته نماند که عموم تریدرها و تحلیلگران بازار رمزارزی، از سطح 38.2 درصد تا 78.6 درصد فیبوناچی برای یافتن نقطه پایان موج 2 و شروع موج 3 استفاده میکنند.
علت چنین امری در دقت محدوده مورد نظر است که موجب میشود تا پیشبینی ما درست از آب درآید. به این شکل معاملهگران ارز دیجیتال بر موجهای بازار سوار شده و به کسب سود میپردازند. ناگفته نماند برای بالا بردن دقت تحلیلها بهتر است امواج الیوت را با اندیکاتورهای خطوط ترند و میانگینهای متحرک ترکیب کنید.
مزایا و معایب استفاده از نظریه امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال
به طور کلی، نظریه امواج الیوت در بازار ارز دیجیتال قادر است چارچوب قابل اعتمادی را برای پیشبینی حرکات قیمتی آتی بازار در اختیار معاملهگر قرار دهد. امروزه بسیاری از تریدرها در تشخیص سطوح مقاومت و حمایت بالقوه به سراغ استفاده از نظریه امواج الیوت میروند؛ در واقع این نظریه با فراهم نمودن امکان پیشبینی نقاط ورود و خروج بالقوه با استفاده از الگوهای امواج به معاملهگران رمزارزی کمک میکند تا زمانبندی صحیحی در انجام معاملات خویش داشته باشند.
البته در نقطه مقابل، برخی انتقادات نیز به نظریه امواج الیوت وارد شده است که عمده تمرکز و توجه آنها بر این نکته بوده که این نظریه تا حدودی ذهنی است و درک آن برای معاملهگران و تحلیلگران تازهکار بازار ارز دیجیتال کمی دشوار است؛ چراکه استفاده از آن نیازمند داشتن درک عمیقی از الگوهای امواج و همچنین نسبتهای فیبوناچی است. این نکته را نیز نباید از یاد برد که هر اندیکاتوری ممکن است در برخی موارد سیگنال نادرست ایجاد نماید و الگوهای امواج الیوت نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در کنار آنها باید از اندیکاتورهای SMA، RSI و MACD استفاده کرد تا از صحت سیگنالها اطمینان یافت.
امواج الیوت؛ موجهایی برای سواری تریدرها و کسب سود!
تحلیل تکنیکال یکی از پایههای اساسی تجربه ترید موفق و سودآور بوده و یک تریدر حرفهای باید همواره اطلاعات خود را در ارتباط با ابزارهای تحلیل تکنیکال بروز کرده و از الگوهای مختلفی برای پیشبینی روند بازار کمک بگیرد. یکی از ابزارهای تحلیل فنی نمودارهای قیمتی به نظریه امواج الیوت مربوط است که با توجه به اهمیت آن ما این مقاله را به معرفی جامع آن اختصاص دادیم.
همان طور که در مطالب فوق مشاهده کردید، نظریه امواج الیوت در اصل چارچوبی برای درک رفتار بازار بوده که با ترکیب موجهای آن با نسبتهای فیبوناچی به معاملهگران کمک میکند تا منطقیترین نقاط ورود و خروج معاملاتی را پیدا کنند. البته لازم به ذکر است که رسم این الگو برای تریدرهای مبتدی کمی دشوار بوده و در استفاده از آن حتما باید به قوانین امواج جنبشی و اصلاحی توجه کافی داشته باشید. حال که با نظریه امواج الیوت بیشتر آشنا شدید، نظر شما درباره آن چیست؟ برای ما بنویسید.