روانشناسی در اصل علم مطالعه ذهن و رفتار انسانها بوده و کلیه جنبههای تجربه انسانی (از عملکردهای مغز گرفته تا پسانداز نمودن پول و سرمایهگذاری) را شامل میشود. به طور کلی روانشناسی معامله گری قادر است نقش کلیدی را در موفقیت یا شکست یک سرمایهگذار ایفا نماید. به بیان بهتر، بسیاری از اتفاقات تلخ و ناخوشایند زندگی ما انسانها به دلیل تصمیمات نادرست و هیجانی بوده که در چنین موقعیتی امکان تجربه موفقیت و سود را از ما سلب مینماید.
به یاد داشته باشید که روانشناسی معامله گری به اندازه داشتن دانش و مهارت کافی در حوزه ترید دارای اهمیت بوده و به هنگام ورود به معاملات کریپتو نباید از آن غفلت نمود. نظم و همچنین ریسکپذیری دو عامل اصلی دخیل در روانشناسی معامله گری به شمار میروند؛ چراکه اجرای دقیق عوامل یاد شده برای موفقیت در معاملات بسیار مهم است. با ما در این مقاله از بلاگ کیف پول من همراه باشید تا با مفهوم روانشناسی معامله گری بیشتر آشنا شویم.
آشنایی با مفهوم روانشناسی معامله گری به زبان ساده
در یک نگاه کلی به تجربه ترید موفق متوجه خواهیم شد که دستیابی به چنین موفقیتی مهارتهای زیادی را میطلبد؛ این مهارتها شامل داشتن توان لازم در ارزیابی یک دارایی دیجیتالی و تعیین جهت روند حرکت قیمتی آتی با تحلیل چارتها و نمودارهای قیمتی است. البته این تمام ماجرا نبوده و هیچ عاملی به اندازه طرز فکر یک معاملهگر نمیتواند او را به سمت موفقیت یا شکست بکشاند. احساسات، نظم و واکنش معقول و منطقی آن چیزی است که ما از آن تحت عنوان روانشناسی معامله گری (Trading Psychology) یاد میکنیم. در برخی موارد حرص و طمع دستیابی به سودهای کلان در یک تریدر به حدی میرسد که قضاوت منطقی و عقلانیت وی را تحتالشعاع قرار میدهد.
وجود طمع زیاد و دست زدن به تجارت غیرمنطقی میتواند خود را با رفتارهایی همچون انجام معاملات با ریسک بالا، خرید ارز دیجیتال پروژهای که چندان شفافیتی در وایت پیپر و اعضای تیم توسعهدهنده آن وجود ندارد و صرفاً به دلیل افزایش سریع قیمت آن و مواردی از این دست خود را نشان دهد. به طور خلاصه، روانشناسی معامله گری ابعاد مختلفی از رفتارها و شخصیت یک فرد را مورد بررسی قرار میدهد که بر اقدامات تجاری این فرد تاثیر بسزایی دارند. به عنوان مثال حرص و طمع در تریدرها راندمان انجام معاملات با ریسک بالا را افزایش میدهد و این در حالیست که ترس بیش از حد نیز معاملهگر را از انجام معاملات سودآور دور نگه میدارد.
آشنایی با احساسات موثر در روانشناسی معامله گری
احساسات و رفتارها تمام آن چیزی است که ما در روانشناسی معامله گری به دنبال تسلط صحیح بر آن هستیم؛ لازمه چنین تسلطی آشنایی کامل با این احساسات و هیجانات تاثیرگذار بر معاملات است که به شرح زیر هستند:
ترس در روانشناسی معامله گری
ترس را میتوان واکنش طبیعی و ذاتی ما انسانها در برابر تهدیدهایی به شمار آورد که به احتمال زیاد آسیبزا هستند؛ به گونهای که بدون وجود ترس، تشخیص خطر و حتی گریز از آن به امری دشوار تبدیل میشود. با این حال به هنگامی که در یک بازار مالی نظیر ارز دیجیتال یا فارکس از تاثیر ترس در روانشناسی معامله گری صحبت میکنیم، منظور ما حالتی است که فرد با شناسایی تهدیدات زیانآور، دست به تصمیمات غیرمنطقی میزند. به یاد داشته باشید که ترس به جای آن که ما را ترغیب نماید تا بدون نگرانی معامله کنیم، ما را در بسیاری از مواقع از انجام معاملات سودده عقب میاندازد. چنین ترسی بر قدرت تحلیلی ما و مدت زمانی که در آن به دنبال فرصت خوب برای ثبت سفارش هستیم تاثیر میگذارد و به مرور زمان ما را به سمت تاریکتر بازار هدایت میکند.
نوع دیگر ترس در روانشناسی معامله گری را میتوان در ترس از دست دادن (FOMO) مشاهده کرد. این نوع ترس اخیر معاملهگر را وادار میسازد تا به هر قیمتی که شده وارد معامله رمزارزی مورد نظر شود، بیآن که برای انجام این معامله از قبل استراتژی معاملاتی اصولی را تعیین کرده باشد! به عنوان مثال در حال حاضر که قیمت بیت کوین به سرعت در حال رشد است شاهد افزایش حجم بازار و خرید بیت کوین از سوی تریدرهایی هستیم که به هر قیمتی شده میخواهند وارد بازار پادشاه رمزارزها شده و از رالی صعودی موجود سود کسب نمایند، بی آن که برنامه مشخصی برای خروج از این بازار داشته باشند!
نوع آخر ترس که تحلیلگران خبره بازار در روانشناسی معاملات به آن اشاره کردهاند، ترس از دست دادن (FUD) است که دقیقاً برعکس فومو، معاملهگر را ترغیب و وادار به فروش دارایی دیجیتالی و خروج بدون برنامه از بازار میکند.
حرص و طمع در روانشناسی معامله گری
بنا بر عقیده بسیاری از تجار موفق، حرص و طمع بسیار خطرناکتر از ترس است. به هنگامی که از حرص و طمع در یک بازار مالی صحبت میکنیم منظور همان حالتی است که به شکل خودخواهانه و کاملاً غیرمنطقی فرد را به کسب سود بیشتر از رالی صعودی ایجاد شده ترغیب میکند! این که هر تریدری به دنبال کسب بازدهی بیشتر از معاملات خود است، بر کسی پوشیده نیست؛ اما باید این اشتیاق را در حد معقول و منطقی نگه داشت و در صورتی که چنین احساسی در فرد بیش از حد مجاز قدرت یابد، بسیار مضر خواهد بود و میتواند منجر به تصمیماتی شود که ضررهای مالی سهمگین را به دارایی فرد تحمیل میکنند.
انتقام برای جبران ضرر در روانشناسی معامله گری
یکی از احساساتی که غالباً در بررسی موضوع روانشناسی معامله گری از نظرها دور مانده به موضوع انتقام در جبران ضرر مربوط میشود؛ انتقامی که همچون احساسات هیجانی معرفی شده در فوق قدرت تعقل منطقی را از فرد سلب نموده و مانع دستیابی به موفقیت در معاملات میشود. برای روشن شدن میزان تاثیر احساس انتقام در ضررهای مالی به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید فردی با مشاهده روند رو به رشد نرخ دلار به سراغ خرید تتر رفته تا به این شکل از رشد قیمت دلار سودی به جیب بزند؛ اما دقیقاً یک ساعت پس از خرید تتر با قیمت هر واحد 60 هزار تومان، قیمت دلار شکسته و به کانال 54 هزار تومانی وارد میشود. در چنین حالتی فرد مورد نظر که چندان دانشی نیز در حوزه تحلیل تکنیکال ندارد صرفاً براساس شنیدههای خود که حاکی از رشد قیمتی بیت کوین است، در یک معامله تهاجمی کلیه تترهای خود را بدون پشتوانه تحلیلی منطقی به بیت کوین تبدیل میکند تا شاید به این صورت مانع از ورود ضرر شود و با مشاهده اصلاح قیمتی بیت کوین نیز این روند را بر روی رمزارز دیگر تکرار میکند تا جایی که بیشترین ضرر به سرمایه او وارد میشود!
همان طور که در مثال فوق واضح است، غالب معاملهگران انتقامجو خود بازار را مقصر ضررهای وارده به سرمایه خود میدانند و به همین علت بدون برنامهریزی منطقی مجددا وارد یک معامله دیگر میشوند که عایدی جز ضرر برای آنها ندارد. یک بررسی میدانی از این وضعیت خاص در روانشناسی معامله گری ثابت نموده که عمدتاً معاملات بعدی در ابعاد بزرگتری بسته میشوند به این امید که ضررهای پیشین جبران گردد؛ اما زهی خیال باطل!
احساس سرخوشی در روانشناسی معامله گری
آخرین احساسی که در روانشناسی معامله گری به آن اشاره شده و قادر است معاملات فرد را تحتالشعاع قرار دهد، احساس سرخوشی است. به یاد داشته باشید، همان قدری که ترس و طمع برای معاملات خطرناک هستند، به همان میزان احساس سرخوشی نیز میتواند موفقیت معاملاتی شما را به خطر اندازد. در غالب موارد به هنگامی که یک معاملهگر چندین پیروزی را به صورت پی در پی در معاملات رمزارزی خویش تجربه میکند، به دلیل اعتماد به نفس کاذب، احساس سرخوشی و تصور این که تحلیلهای وی بیعیب و نقص است، از دقت در انجام تحلیلها کاسته و همین موضوع سبب میشود تا راه را بیراهه برود.
مدیریت صحیح احساسات در روانشناسی معامله گری
روانشناسی معامله گری صرفاً به تحلیل رفتارها و هیجانات تاثیرگذار در روند معاملات نمیپردازد، بلکه به دنبال ارائه راهکاری است تا معاملهگران با دنبال نمودن این الگو و اتخاذ تصمیمات معاملاتی صحیح به سود خوبی دست پیدا کرد و تا جایی که ممکن است از ضرر دور بمانند. مهمترین توصیههایی که در روانشناسی معامله گری مطرح شده به شرح زیر هستند:
- از انجام معاملات به هنگامی که ذهنتان خسته است، اجتناب کنید.
- بدون داشتن دانش و مهارت کافی در حوزه معاملات رمزارزی و صرفاً به دلیل شنیدن اخباری همچون 60 هزار دلاری شدن بیت کوین به سراغ انجام معاملاتی که هیچ تبحری در انجام آنها ندارید، نروید.
- همواره مدیریت ریسک صحیحی داشته باشید و پیش از ورود به معاملات متناسب با یک استراتژی منطقی حد ضرر و حد سود خود را تعیین کرده و در هر شرایطی به آن پایبند باشید.
- کلیه معاملات را با آرامش و به دور از هیجان و حس انتقام از بازار انجام دهید.
این نکته را به یاد داشته باشید که غالب تریدرها چه در زمانی که بازار حالت صعودی دارد و چه در زمانی که بازار در سراشیبی سقوط قرار گرفته تحت تاثیر افکار و هیجانات مسموم خود عمل میکنند و به همین علت است که در میان توصیههای سرمایهگذاری این جمله برجسته شده است که «وقتی دیگران میخرند تو بفروش و وقتی دیگران میفروشند، تو بخر!»، البته این جمله نیز به طور مطلق صحیح نبوده و باید نتیجه تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال آن چیزی باشد که شما براساس آن استراتژی معاملاتی خود را تعیین میکنید.
تسلط کامل بر انتظارات، تمرکز نمودن بر دادههای شخصی، دنبال نمودن یک برنامه معاملاتی و در نهایت شناخت برتریهای خود همان چیزی است که در روانشناسی معامله گری به آن تاکید شده و اگر مجددا به موارد یاد شده نگاهی داشته باشید به راحتی متوجه خواهید شد که این عوامل همان چیزهایی هستند که توصیه شده تا به هنگام ترید آنها را رعایت کنیم و از تبعیت از رفتار گلهای و تودهای دوری کنیم.
باورهای اشتباه معاملاتی در روانشناسی معامله گری
بخش قابل توجهی از روانشناسی معامله گری به بررسی باورهای اشتباه اختصاص پیدا کرده است تا معاملهگران به هنگام ورود به یک بازار مالی نظیر ارز دیجیتال، آگاهی کاملی نسبت به باورهای غلطی که با واقعیتهای بازار مالی مورد نظر در تضاد هستند، داشته و در دام تصورات اشتباه گرفتار نشوند. این باورهای اشتباه به شرح زیر هستند:
- غالب افراد چنین تصور میکنند که منظور از ریسکپذیری این است که شخصی حجم بالایی از سرمایه خویش را وارد معامله نماید؛ در حالیکه چنین تصوری کاملاً اشتباه است. منظور از ریسکپذیری این است که تریدر بتواند میزان زیان قابل پذیرش در معامله مورد نظر را تشخیص داده و متناسب با آن حد ضرری را برای معامله خود تعیین نماید؛ در چنین حالتی اگر روند معاملات مطابق تحلیلهای وی پیش نرفت نیز با خروج به هنگام از بازار مانع ورود زیانهای مالی بیشتر میشود.
- گاهاً شاهد این موضوع هستیم که برخی از افراد بدون آن که دانش کافی برای تحلیل داشته باشند به صورت شانسی در اولین معامله خود سود بسیار زیادی به دست میآورند. این افراد معاملات بعدی خود را به این امید که چنین سود شیرینی مجددا تکرار خواهد شد، ادامه میدهند که البته شاید این سود به طور تصادفی چندین بار تکرار گردد؛ اما بلاشک ادامهدار شدن انجام چنین معاملاتی زیانآور خواهد بود.
- بسیاری از تریدرهای مبتدی و تازه وارد دنیای کریپتو چنین تصور میکنند که ورود به معامله نیازمند تسلط و آگاهی از نتیجه آن است. به عبارت دیگر، این افراد معتقدند که در حالتی میتوان گفت ورود به یک معامله عاقلانه است که موفقیت در آن قطعی باشد. این در حالیست که در مارکتهای مالی هیچ چیز قطعی نبوده و ممکن است در یک لحظه و تحت تاثیر اخباری، روند حرکتی به طور کامل تغییر جهت دهد. معاملهگر باید به دنبال شناسایی فرصت سرمایهگذاری باشد و با کمک ابزارهای حد سود و حد ضرر، ریسک خود را مدیریت نماید.
روانشناسی معامله گری؛ راهکاری برای کسب سود از جذابیتهای بازار مالی
امروزه بسیاری از معاملهگران با وجود تحلیلهای صحیح و مهارتی که در ترید دارند گاها به نتیجه دلخواه خود در معاملات دست پیدا نمیکنند که بررسی عمقی چنین موضوعی همان چیزی است که در روانشناسی معامله گری با آن مواجه هستیم. روانشناسی معامله گری با تحلیل دقیق احساسات، هیجانات و رفتارهای اشتباه معاملاتی در تلاش است تا به تریدرها کمک کند تا با انجام معاملات منطقی به سود خوبی دست پیدا کنند. اهمیت این موضوع سبب شد تا این مقاله از بلاگ کیف پول من به معرفی و بررسی جامع مفهوم روانشناسی معامله گری اختصاص پیدا کند. همان طور که در مطالب بالا مشاهده کردید، فردی در دنیای معاملات رمزارزی میتواند سودهای کلانی به دست آورد که با تسلط کامل بر احساسات و هیجانات خویش از استراتژی معاملاتی اصولی خود تبعیت کرده و به موقع از بازار خارج شود.
نظر شما درباره روانشناسی معامله گری چیست؟ آیا تاکنون به دلیل احساس ترس، طمع یا انتقام از بازار ضرر کردهاید؟ برای ما بنویسید.