فناوری بلاکچین، با وجود تمام نوآوریها و مزایای خود، با چالشهایی همچون مقیاسپذیری روبهرو است. سوالی که ذهن بسیاری از فعالان این حوزه را مشغول کرده این است: چگونه میتوان سرعت و ظرفیت پردازش تراکنشها را افزایش داد بدون اینکه امنیت و غیرمتمرکز بودن شبکه قربانی شود؟ پاسخ این سوال در مفهومی به نام سایدچین (Sidechain) یا زنجیره جانبی نهفته است.
سایدچینها، بهعنوان زنجیرههای مستقل متصل به بلاکچین اصلی، راهحلی خلاقانه برای بهبود مقیاسپذیری ارائه میدهند. این فناوری با کاهش بار تراکنشها روی زنجیره اصلی و ایجاد فضایی برای پردازش همزمان عملیات، عملکرد شبکه را به طرز چشمگیری ارتقا میدهد.
در این مقاله از بلاگ کیف پول من به زبانی ساده توضیح میدهیم که سایدچین چیست و چگونه توانسته است به یکی از ابزارهای کلیدی برای بهبود مقیاسپذیری در بلاکچین تبدیل شود. اگر به دنبال کشف راهکارهای پیشرفته برای رشد و توسعه فناوری بلاکچین هستید، این مقاله شما را با دنیای جذاب سایدچینها آشنا خواهد کرد
سایدچین (Sidechain) یا زنجیره جانبی چیست؟
سایدچین یا زنجیره جانبی، نوعی بلاکچین مستقل است که به موازات بلاکچین اصلی (زنجیره مادر) عمل میکند و از طریق یک پل دوطرفه به آن متصل است. این ساختار به کاربران اجازه میدهد تا توکنها و داراییهای دیجیتالی خود را بین بلاکچین اصلی و زنجیره جانبی منتقل کرده و از مزایای هر دو زنجیره بهرهمند شوند.
تصور کنید یک شبکه جهانی از بلاکچینهای مختلف با قوانین و اهداف خاص خود، در عین استقلال کامل، یک اکوسیستم مشترک و بدون مرز را تشکیل میدهند. سایدچینها در چنین اکوسیستمی بهعنوان توسعهدهندگانی برای بهبود عملکرد بلاکچین مادر شناخته میشوند.
عملکرد سایدچین به این صورت است که دادهها و داراییها از طریق یک فرآیند رمزنگاری پیچیده و خارج از زنجیره، بین بلاکچینها همگامسازی میشوند. این سازوکار امکان انتقال داراییها یا تبادل اطلاعات میان زنجیرههای مختلف را فراهم میکند، بدون اینکه استقلال بلاکچینها تحت تأثیر قرار گیرد.
ایده اصلی سایدچینها، افزایش کارایی و قابلیتهای بلاکچین اصلی است. این زنجیرههای جانبی با کاهش فشار بر زنجیره مادر، بهبود سرعت تراکنشها، و افزودن ویژگیهای جدید به شبکه، نقش حیاتی در ارتقای عملکرد بلاکچینها دارند. از این رو، سایدچینها بهعنوان ابزاری برای حل چالشهای مقیاسپذیری و افزایش انعطافپذیری در فناوری بلاکچین شناخته میشوند.
سایدچینها چگونه عمل میکنند؟
اتصال زنجیرهها از طریق پل دوطرفه :
پل دوطرفه یک مکانیسم کلیدی در عملکرد سایدچینهاست که امکان تعویض داراییها بین زنجیره اصلی و زنجیره جانبی را فراهم میکند. این تبادل معمولاً با نرخهای از پیش تعیینشده انجام میشود و به کاربران اجازه میدهد توکنها یا داراییهای دیجیتالی خود را در هر دو زنجیره مدیریت کنند.
فرآیند انتقال داراییها :
- کاربر در زنجیره اصلی، داراییهای خود را به یک آدرس خاص ارسال میکند. در این مرحله، داراییها قفل میشوند تا از مصرف آنها در زنجیره اصلی جلوگیری شود.
- پس از تأیید تراکنش در زنجیره اصلی، دارایی معادل در زنجیره جانبی آزاد میشود و کاربر میتواند از آن در زنجیره جانبی استفاده کند.
- این فرآیند معکوس نیز قابل انجام است؛ کاربر میتواند داراییهای خود را از زنجیره جانبی به زنجیره اصلی بازگرداند.
زمانبندی و امنیت تراکنشها :
انتقال داراییها بین زنجیرهها معمولاً شامل یک دوره انتظار است که تضمین میکند همه تراکنشها تأیید شده و از صحت آنها اطمینان حاصل شود. این دوره انتظار به افزایش امنیت و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده کمک میکند.
انعطافپذیری و قابلیت بازگشت تراکنشها :
پل دوطرفه بهگونهای طراحی شده است که فرآیند انتقال داراییها کاملاً برگشتپذیر باشد. این ویژگی به کاربران اطمینان میدهد که داراییهای آنها در هر دو زنجیره در امنیت کامل قرار دارد و میتوانند در هر زمان از آنها استفاده کنند.
کاربردها در پلتفرمهای بلاکچین :
پلتفرمهایی مانند Ardor از زنجیرههای جانبی بهعنوان "زنجیرههای کودک" یاد میکنند و این قابلیت را فراهم میکنند تا زنجیرههای جانبی بهعنوان یک توسعهدهنده برای زنجیره اصلی عمل کنند. این ساختار به افزایش مقیاسپذیری و کاهش بار زنجیره اصلی کمک میکند.
سایدچینها با این مکانیزم، عملکرد شبکه بلاکچین را بهبود میبخشند و به کاربران امکان میدهند از انعطافپذیری بیشتر و تراکنشهای سریعتر بهرهمند شوند، بدون اینکه امنیت داراییهای خود را به خطر بیندازند.
سایدچینها (Sidechain) چه ویژگی هایی دارند؟
سایدچینها یا زنجیرههای جانبی بهعنوان راهحلی پیشرفته در دنیای بلاکچین، با ارائه قابلیتهای منحصربهفرد، به بهبود عملکرد و رفع محدودیتهای شبکههای بلاکچینی کمک میکنند. از جمله ویژگیهای برجسته سایدچینها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. مقیاسپذیری:
یکی از مشکلات اصلی بلاکچینهای اصلی، محدودیت در انجام تعداد زیاد تراکنشها در بازه زمانی کوتاه است. سایدچینها این محدودیت را با قابلیت پردازش همزمان تراکنشها کاهش میدهند.
- این قابلیت باعث افزایش سرعت انجام تراکنشها و حل مشکل مقیاسپذیری در شبکه میشود.
- هرچه تعداد تراکنشهای قابل انجام بیشتر باشد، شبکه مقیاسپذیرتر خواهد بود و کارایی بیشتری از خود نشان خواهد داد.
2. انعطافپذیری:
سایدچینها با مدیریت دادههای غیرضروری تراکنشها، مشکل انعطافپذیری شبکههای بلاکچینی را حل میکنند.
- دادههای غیرضروری از زنجیره اصلی حذف میشوند، که این کار نه تنها امنیت شبکه را افزایش میدهد بلکه منابع ذخیرهسازی را نیز بهینه میکند.
- این ویژگی به کاربران اجازه میدهد تراکنشهای خود را با سرعت و امنیت بیشتری انجام دهند، بدون آنکه شبکه با مشکلات پیچیده مواجه شود.
سایدچینها با ارائه این ویژگیها، نقش مهمی در بهبود کارایی، انعطافپذیری، و مقیاسپذیری بلاکچینها ایفا میکنند و به عنوان یک فناوری کلیدی در توسعه اکوسیستم بلاکچین شناخته میشوند.
امنیت در سایدچینها یا زنجیرههای جانبی
یکی از دغدغههای اصلی کاربران و توسعهدهندگان در استفاده از سایدچینها، مسئله امنیت است. برخلاف بلاکچین اصلی که معمولاً از یک شبکه گسترده و غیرمتمرکز برای تأمین امنیت بهره میبرد، سایدچینها مسئولیت امنیت خود را به عهده دارند. این تفاوت باعث ایجاد مزایا و محدودیتهایی در حوزه امنیت سایدچینها میشود.
- استقلال امنیتی زنجیرههای جانبی: سایدچینها به صورت مستقل عمل میکنند و برای حفظ امنیت خود به قدرت استخراج یا الگوریتمهای خاص خود متکی هستند. اگر یک زنجیره جانبی از قدرت استخراج کافی برخوردار نباشد، ممکن است در معرض حملات سایبری یا هک قرار گیرد.
این استقلال باعث میشود که آسیبهای امنیتی در یک زنجیره جانبی محدود بماند و به زنجیره اصلی انتقال پیدا نکند. - تأثیر بر زنجیره اصلی: یکی از ویژگیهای امنیتی سایدچینها این است که حتی اگر یک زنجیره جانبی به خطر بیافتد، زنجیره اصلی همچنان ایمن باقی میماند. با این حال، اگر زنجیره اصلی دچار مشکل شود، سایدچین نیز ارزش خود را از دست میدهد، زیرا اعتبار و ارزش آن به زنجیره مادر وابسته است.
- اهمیت قدرت استخراج در امنیت سایدچین: برای اطمینان از امنیت سایدچینها، قدرت استخراج یا مکانیزم اجماع قوی ضروری است. شبکههای جانبی که از منابع محدودتری استفاده میکنند، در برابر حملات آسیبپذیرتر هستند.
بطور کلی سایدچینها اگرچه مزایای زیادی مانند مقیاسپذیری و انعطافپذیری ارائه میدهند، اما امنیت آنها به شدت به طراحی و قدرت استخراج بستگی دارد. بنابراین، انتخاب سایدچین مناسب و بررسی ساختار امنیتی آن برای کاربران و توسعهدهندگان اهمیت ویژهای دارد. این زنجیرهها میتوانند با کاهش ریسکهای بلاکچین اصلی، به بهبود عملکرد کلی شبکه کمک کنند، اما نباید از چالشهای امنیتی آنها غافل شد.
معرفی پلتفرمهای مبتنی بر سایدچین (Sidechain)
پلتفرمهای مبتنی بر سایدچین از فناوری زنجیره جانبی استفاده میکنند تا قابلیتهای جدیدی را به بلاکچینهای اصلی اضافه کنند. این پلتفرمها راهحلهایی برای بهبود مقیاسپذیری، امنیت و سرعت تراکنشها ارائه میدهند. در ادامه به معرفی چند نمونه میپردازیم:
روتاستاک (RSK):
روتاستاک یک پلتفرم قرارداد هوشمند است که به بلاکچین بیتکوین متصل میشود. این پلتفرم به گونهای طراحی شده که با برنامههای اتریوم سازگار باشد، اما از بیتکوین بهعنوان ارز اصلی استفاده میکند.
- این فناوری امکان اضافه کردن قابلیت قرارداد هوشمند به بیتکوین را فراهم میکند.
- شبکه آزمایشی متنبازی به نام Ginger دارد و با استفاده از یک اتصال دوطرفه با بلاکچین بیتکوین تعامل میکند.
آردور (Ardor) :
آردور بهعنوان یک بستر خدماتی برای تجارت عمل کرده و از مکانیزم اجماع PoS استفاده میکند.
- این پلتفرم زنجیرههای جانبی خود را «زنجیره کودک» مینامد که امنیت آنها توسط زنجیره اصلی تأمین میشود.
- امکان دسترسی به داراییها و ارزهای مختلف در سراسر زنجیرهها از ویژگیهای برجسته آن است.
لیکوئید (Liquid) :
لیکوئید یکی از اولین سایدچینهای تجاری است که توسط Blockstream طراحی شده است.
- این پلتفرم برای انتقال سریع وجوه بین صرافیها و حل مشکلات مقیاسپذیری بیتکوین مورد استفاده قرار میگیرد.
- بلوکهای این زنجیره قابل اعتماد هستند و برای معاملات فوری و بزرگ بسیار مناسباند.
پلاسما (Plasma) :
پلاسما چارچوبی برای اجرای قراردادهای هوشمند با قابلیت مقیاسپذیری است.
- این پلتفرم برنامههای مالی غیرمتمرکز را به شکلی گسترده پشتیبانی میکند.
- قراردادهای هوشمند مستقل از طریق کارمزد تراکنشها انگیزه میگیرند و به بلاکچین متصل هستند.
لوم نتورک (Loom Network) :
لوم نتورک برای توسعه برنامههای غیرمتمرکز طراحی شده است و از بلاکچین Basechain پشتیبانی میکند.
- این پلتفرم از قراردادهای هوشمند مبتنی بر ماشین مجازی اتریوم و همچنین موتور قرارداد هوشمند خود استفاده میکند.
- ارتباط با بایننس چین، اتریوم و بیتکوین از طریق اوراکلها و کیفپولهای چندامضایی برقرار میشود.
پلتفرمهای مبتنی بر سایدچین نقش کلیدی در بهبود عملکرد بلاکچینها دارند و با ارائه ویژگیهای منحصربهفرد، اکوسیستمهای غیرمتمرکز را تقویت میکنند.
بررسی اهمیت سایدچینها (Sidechain)
سایدچینها یا زنجیرههای جانبی به دلیل نقش کلیدی خود در بهبود عملکرد و توسعه فناوری بلاکچین، از اهمیت ویژهای برخوردارند. این زنجیرهها بهعنوان ابزارهایی کارآمد، قابلیتهای جدیدی را به اکوسیستم بلاکچین اضافه میکنند که در ادامه به بررسی دلایل اصلی اهمیت آنها میپردازیم:
- بهبود عملکرد بلاکچین: سایدچینها با کاهش بار زنجیره اصلی، امکان انجام تراکنشهای بیشتر را فراهم کرده و سرعت و کارایی شبکه را بهبود میبخشند. این ویژگی به حل مشکلاتی مانند مقیاسپذیری کمک میکند و استفاده از بلاکچینها را در پروژههای بزرگتر ممکن میسازد.
- انتقال رمزارزها بین بلاکچینها: یکی از دلایل اهمیت سایدچینها، توانایی آنها در انتقال رمزارزها، مانند بیتکوین، به سایر بلاکچینهاست. این قابلیت، امکان تعامل بین شبکههای مختلف را فراهم میکند و باعث میشود کاربران از مزایای بلاکچینهای دیگر نیز بهرهمند شوند.
- کاهش نوسانات و رفع مشکلات نقدینگی: سایدچینها میتوانند با ارائه راهکارهایی برای کاهش نوسانات قیمت و افزایش نقدینگی، رمزارزهایی مانند بیتکوین را کاربردیتر کنند. این ویژگی، جذابیت استفاده از بلاکچینها را برای کاربران و کسبوکارها افزایش میدهد.
- گسترش و توسعه بلاکچین: سایدچینها وسیلهای برای گسترش قابلیتهای بلاکچین هستند و این امکان را میدهند که ویژگیهای جدید و نوآورانهای بدون نیاز به تغییر در پروتکل اصلی اضافه شود. این انعطافپذیری، توسعهدهندگان را قادر میسازد تا پروژههای متنوعتری را روی بلاکچینها پیادهسازی کنند.
- ایجاد اکوسیستمی گسترده و منعطف: با استفاده از سایدچینها، بلاکچینها به یک اکوسیستم گستردهتر و منعطفتر تبدیل میشوند که میتواند به نیازهای مختلف کاربران پاسخ دهد و محدودیتهای فعلی را برطرف کند.
به طور کلی، سایدچینها نهتنها به بهبود عملکرد بلاکچینها کمک میکنند، بلکه ابزاری قدرتمند برای توسعه و گسترش فناوری بلاکچین به شمار میروند و راهحلهایی برای چالشهای اصلی این حوزه ارائه میدهند.
تفاوت بین سایدچین (Sidechain) و لایه 2 اتریوم چیست؟
سایدچین و لایه 2 دو فناوری کلیدی در اکوسیستم بلاکچین هستند که با هدف بهبود عملکرد، مقیاسپذیری و کاهش هزینههای تراکنش توسعه یافتهاند. با این حال، این دو دارای تفاوتهای اساسی در زیرساخت و عملکرد هستند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
تفاوت در زیرساخت و امنیت
- سایدچین: زنجیره جانبی یک بلاکچین مستقل است که به موازات بلاکچین اصلی فعالیت میکند و امنیت آن به صورت جداگانه و توسط نودهای مخصوص خود تأمین میشود. به عنوان مثال، شبکه Matic که با اتریوم سازگار است، اما توسط نودهای غیرمرتبط ایمن شده و بهعنوان یک زنجیره مستقل عمل میکند.
- لایه 2: راهحلهای لایه 2 اتریوم کاملاً به بلاکچین اصلی (لایه 1) متکی هستند و از امنیت آن بهره میبرند. به عنوان مثال، آربیتروم (Arbitrum) که از امنیت اتریوم استفاده میکند و ETH را به عنوان ارز اصلی خود برای تسویه تراکنشها به کار میگیرد.
وابستگی به بلاکچین اصلی
- سایدچین: یک زنجیره جانبی به بلاکچین اصلی وابسته نیست و میتواند به طور مستقل عمل کند. اگر سایدچین هک شود یا دچار مشکل شود، زنجیره اصلی تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
- لایه 2: راهحلهای لایه 2 مانند یک شاخه از درخت بلاکچین اصلی هستند و برای عملکرد خود کاملاً به امنیت و سازوکار بلاکچین مادر وابستهاند.
عملکرد و هدف
- سایدچین: هدف اصلی سایدچینها گسترش قابلیتهای بلاکچین است. آنها میتوانند ویژگیهای خاصی مانند مقیاسپذیری و کاهش هزینهها را بدون تغییر در پروتکل بلاکچین اصلی ارائه دهند.
- لایه 2: تمرکز اصلی لایه 2 بر بهبود مقیاسپذیری و کاهش هزینههای تراکنش است، بدون اینکه نیاز به تغییرات اساسی در زیرساخت بلاکچین اصلی وجود داشته باشد.
مثال:
- سایدچین: شبکه Matic که یک بلاکچین کاملاً مستقل بوده و در کنار اتریوم فعالیت میکند.
- لایه 2: آربیتروم که بخشی از اتریوم محسوب میشود و امنیت خود را مستقیماً از این شبکه دریافت میکند.
آینده سایدچینها یا زنجیرههای جانبی
سایدچینها یا زنجیرههای جانبی به دلیل توانایی در ایجاد تعامل میان بلاکچینها و ارائه قابلیتهای پیشرفته، نقشی کلیدی در آینده فناوری بلاکچین خواهند داشت. این زنجیرهها با ارائه انعطافپذیری بیشتر و امکان آزمایش نوآوریها، به بستری جذاب برای توسعهدهندگان و کاربران تبدیل شدهاند.
- افزایش انعطافپذیری و توسعه نوآوریها: در آینده، پیشبینی میشود که انعطافپذیری زنجیرههای جانبی بهطور قابلتوجهی افزایش یابد. توسعهدهندگان میتوانند نسخههای بتا یا آپدیتهای خود را پیش از اجرا در زنجیره اصلی، بر روی سایدچینها آزمایش کنند. این فرآیند باعث کاهش ریسکهای احتمالی و افزایش کیفیت نوآوریها خواهد شد.
- قابلیتهای جدید در خدمات مالی و بانکی: سایدچینها میتوانند بستری مناسب برای آزمایش خدمات مالی پیشرفته فراهم کنند. فعالیتهایی مانند صدور و رهگیری مالکیت سهام یا دیگر ابزارهای مالی، ابتدا در این زنجیرهها اجرا و بررسی شده و سپس به زنجیره اصلی منتقل میشوند. این ویژگی میتواند تحولی در نحوه ارائه خدمات بانکی و مالی ایجاد کند.
- پیشرفت در امنیت زنجیرههای جانبی: یکی از چالشهای اصلی سایدچینها مسئله امنیت است. با پیشرفت در فناوریهای امنیتی، این زنجیرهها میتوانند به گزینهای مطمئنتر و کارآمدتر تبدیل شوند. افزایش امنیت، اعتماد کاربران و توسعهدهندگان را به این فناوری بیشتر خواهد کرد.
سخن پایانی
سایدچینها یا زنجیرههای جانبی، بهعنوان یکی از نوآورانهترین مفاهیم در دنیای بلاکچین، راهکاری موثر برای حل چالشهای مقیاسپذیری ارائه کردهاند. این فناوری با کاهش بار زنجیره اصلی، افزایش سرعت پردازش تراکنشها و فراهم کردن امکان تعامل بین بلاکچینها، به توسعه و گسترش اکوسیستم بلاکچین کمک میکند.
با وجود چالشهایی مانند امنیت و پیچیدگی پیادهسازی، سایدچینها نقشی کلیدی در آینده فناوری بلاکچین خواهند داشت. توسعهدهندگان میتوانند از این زنجیرهها برای آزمایش نوآوریها، ارائه خدمات مالی پیشرفته و بهبود قابلیتهای شبکه استفاده کنند.
در نهایت، سایدچینها مسیری روشن برای رشد بلاکچین ایجاد کردهاند و توانستهاند در مسیر تحقق یک اکوسیستم غیرمتمرکز، سریع و مقیاسپذیر قدمهای موثری بردارند. این فناوری، پلی به سوی آیندهای است که در آن بلاکچین میتواند در مقیاس جهانی کاربردیتر و کارآمدتر باشد.