سازمان خودگردان غیر متمرکز یا دائو سازمانی است که کمک میکند افراد یک اجتماع بدون داشتن یک ناظر با رایگیری و دخالت نظر تمام اعضای آن جامعه، در خصوص یک مسئله تصمیمگیری کنند. فرض کنید روزی برسد که برای کنترل و هدایت یک سازمان و حتی دولت در کشور همه افراد جامعه دخیل شوند و بدون در نظر گرفتن اکثریت جامعه هیچ تغییراتی اعمال نگردد. حالا فرض کنید که به واسطه فناوری دائو یا سازمان خودگردان غیر متمرکز، توسعهدهندگان توانستهاند این مسئله را در قراردادهای هوشمند بازارهای مالی نیز پیادهسازی کنند.
با استفاده از سازمان خودگردان غیر متمرکز اعضای بازار بدون اینکه هم دیگر را بشناسند، در بستر شبکه قانون وضع میکنند و با رایگیری به یک اجماع کلی دست مییابند. به این وسیله میتوان ارزشها را بهصورت اجتماعی و با مشارکت عمومی منتقل کرد و هیچ کس نمیتواند تغییراتی را به نفع خودش رقم بزند. این کار باعث میشود سلامت بازارهای مالی بیش از پیش تامین شود و کاربران با اعتماد به حضور خود در شبکه نقش پررنگتری برای پیشرفت پروژه ایفا کنند. دائوها در پروژههای زیادی قابل مشاهده هستند. شناخت کافی از این سازمانها به کاربران کمک میکند که نسبت به حقوق خود در شبکه آگاهتر شوند. چنانچه شما هم مشتاقید که درباره سازمان خودگردان غیر متمرکز یا دائو بیشتر بدانید، با این مقاله از وبسایت کیف پول من همراه باشید تا درباره مفهوم، مزایا و معایب، ویژگیها، انواع دائو و حتی نحوه ساخت آنها بیشتر صحبت کنیم.
موضوع 📜 | سازمان خودگردان غیر متمرکز (DAO) چیست؟ |
مدت زمان مطالعه ⌛ | 20 دقیقه |
منتشر شده توسط 🙍♂️ | صرافی ارز دیجیتال کیف پول من |
تاریخ انتشار 📅 | 1402/08/16 | 11/07/2023 |
DAO یا سازمان خودگردان غیر متمرکز چه سازمانی است؟
در دنیای امروزی همه ما به یک شیوه از اداره سازمان عادت کردهایم و آن ساختار سلسله مراتبی برای کنترل یک جامعه و وجود یک راس در بالای هرم اختیارات است؛ اما خبر خوش این است که دائو یا سازمان خودگردان غیر متمرکز با رویکردهای خود توانسته این مسئله را در بازارهای مالی از بین ببرد. سازمان خودگردان غیر متمرکز یا DAO که در زبان انگلیسی با عبارت Decentralized autonomous organization شناخته میشود، یک سازمان خودمختار است که از کاربران متعددی تشکیل میشود. افراد حاضر در این سازمان تلاش میکنند طبق قوانینی خاص که از طرف همه اعضا تایید شده به سمت یک هدف و چشم انداز معین حرکت کنند.
به عبارت دیگر دائوها سازمانهایی با اهداف مشترک هستند که هیچ نهاد کنترل کنندهای برای آنها وجود ندارد و همه اعضای جامعه بهصورت دسته جمعی مالک آن هستند؛ یعنی رای آنها بهعنوان یک عامل ارزشمند روی تصمیم نهایی جامعه موثر است. دائوها محوریتی مردمی دارند و بدون داشتن هیچ هسته مرکزی، با استفاده از قوانین از پیش نوشته شده که در قراردادهای هوشمند بهصورت اتوماتیک اجرا میشوند فعالیت میکنند. بیت کوین ( BTC ) و اتریوم ( ETH ) نمونههای بسیار معروف از سازمان خودگردان غیر متمرکز هستند که بهصورت کلی از سمت کاربران هدایت و کنترل میشوند و حتی تعویض یا اصلاح یک قانون ساده باید بهصورت همگانی از سمت اجتماع تایید شود.
ویژگی های سازمان خودگران غیرمتمرکز
DAO دارای پنج مشخصه برتر است که عبارتند از: تمرکززدایی، دموکراسی، شفافیت، سازمان مسطح و بدون سلسله مراتب و در نهایت دسترسی آزاد. اولین ویژگی DAO این است که بدون وجود یک ناظر یا نهاد کنترلگر به انجام فعالیتها میپردازد و به همین ترتیب توسعهدهندگان اجرای این اصل را به واسطه قراردادهای هوشمند از پیش آماده شده میسر کردند. در حال حاضر قوانین دائوها بهصورت برنامه نویسی شده در یک قرارداد هوشمند قرار داده میشوند و با وارد کردن آنها در بلاکچین در دسترس نخواهند بود؛ مگر آنکه اکثریت شبکه نسبت به تغییر یا تعویض برخی قوانین رای دهند. البته قابل توجه است که برخی از افراد برای رفع اشکالات، حفظ و بهروزرسانی این قراردادهای هوشمند استخدام میشوند.
ویژگی بعدی سازمان خودگردان غیر متمرکز سیاست دموکراتیک آن است. مسلما وقتی برای یک شبکه، تصمیمی توسط اکثریت اعضا آن اتخاذ میشود، برای وتو کردن آن اقدام (متوقف کردن یک اقدام رسمی بهصورت یک جانبه از سمت یک نهاد خاص را وتو میگویند) باید دوباره بهصورت دست جمعی رای جمع شود.
مورد بعدی که در یک سازمان خودگردان غیر متمرکز رعایت میشود شفافیت آن است. همه اعضای یک جامعه در دائو میتوانند در هر زمان قرارداد هوشمند را بررسی کنند و یا تمام تراکنشها را بهصورت دقیق در قسمت تاریخچه مشاهده نمایند. این اطلاعات به شکلی قابل دسترسی در بلاکچین شبکه ثبت میشوند.
ویژگی دیگر سازمانهای DAO مسطح بودن آنهاست. به عبارت دیگر، هیچ رییس و زیردستی در این سازمان برای اداره امور وجود ندارد و بدون سلسله مراتب، همه کاربران قادرند بهعنوان ذینفع یا اعضای اجتماع درباره یک مسئله رای بدهند. البته گاهی پیش میآید که به رای خود اعضای شبکه، تصمیمگیری بخشی از سازمان بهصورت انتخابی به یک گروه خاص واگذار شود. در نهایت سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز باید دسترسی آزاد داشته باشند؛ یعنی هر کسی با داشتن توکنهای حاکمیتی بدون محدودیت به امکانات شبکه دسترسی پیدا کند.
تاریخچه DAO و نحوه پرورش ایده اولیه آن
ایده سازمان خودگردان غیر متمرکز زمانی ایجاد شد که برخی از توسعهدهندگان تصمیم گرفتند تمرکز را از فرآیندهای مالی و حتی فرآیندهای اجتماعی پاک کنند و افراد در وضعیتی برابر در جامعه زندگی کنند. اولین باری که مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز به وجود آمد تقریبا به سه دهه پیش برمیگردد؛ زمانی که یک پروفسور علوم کامپیوتر به نام ورنر دیلگر Werner Dilger که اصالتی آلمانی داشت، مقالهای به نام «سازمان غیرمتمرکز مستقل خانه هوشمند، بر اساس اصل سیستم ایمنی» را منتشر کرد. در این مقاله پروفسور از مفهمی به نام DAO صحبت میکرد که یک سیستم خودگردان بود و میتوانست به استفاده از مکانیسمهای متعدد، فعالیتهای مرتبط به یک زمینه مشخص را انجام دهد. بعدها بار دیگر مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز با نام DAC به اذهان عمومی برگشت. DACها شرکتهای خودمختار غیرمتمرکزی هستند که در زبان انگلیسی با عبارت Decentralized Autonomous Corporation شناخته میشوند.
این شرکتها سهامهای توکنیزه شده را که قابلیت معامله دارند، بهعنوان سود سهام به شما ارائه میکنند؛ به این ترتیب شما میتوانید به راحتی با خرید سهام صاحب بخش بیشتری از دارایی شوید. پس هر کسی که از شرکت سهام میخرید میتوانست در سود حاصل نیز شریک شود و با نظرات خود بر روی تصمیمات شرکت تاثیر بگذارد. DACها به نوعی مرتبط با دائو بودند،، اما بهصورت صددرصد ماهیت یکسانی نداشتند و به همین دلیل بسیاری از افراد در ابتدای کار بیت کوین، این اکوسیستم را بهعنوان یک سازمان خودگردان غیر متمرکز به حساب میآوردند. اما بعد از روی کار آمدن اتریوم، مفهوم دائو تا حدی تغییر کرد و به شکل امروزی خودش درآمد.
The DAO؛ اولین پروژه سازمان خودگردان غیر متمرکز
The DAO اولین پروژهای بود که با مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز ایجاد شد که اتفاقا بهصورت هوشمندانهای نام The DAO را برای خود انتخاب کرد تا سروصدای بیشتری در بازار ایجاد کند. این پروژه تقریبا بیست سال پس از اینکه اولین جرقههای دائو به ذهنها خطور کرد، در سال 2016 ایجاد شد و موسسان آن سه نفر با نامهای استفان توال (Stephan Tual)، سایمون ینش (Simon Jentzsch) و کریستوف ینش (Christoph Jentzsch) بودند. این سه فرد در ماه آوریل این سال (فروردین 1395) تصمیم گرفتند که یک شرکت سرمایهگذاری با محوریت غیرمتمرکز و خودمختار ایجاد کنند. استارت این کار با آقای کریستوف ینش زده شد. کدهای برنامه با کمک استارتاپ آلمانی ایشان به نام Slock.it ایجاد شده و با مسئولیت او بر روی گیت هاب قرار داده شد.
پس از قرار گرفتن کد بر روی گیت هاب، دیگر موسسان نیز به آقای ینش پیوستند و بخشهای مختلف قرارداد را با کدنویسی کامل کردند. با تکمیل و اصلاح کدها، این قرارداد در بلوک ۱۴۲۸۷۵۷ در بلاکچین اتریوم بارگذاری شد. پس از این کار سریعا فرآیند جذب سرمایه برای این شرکت شروع شد و نکته جالب این بود که به سرعت توجه کاربران را به خود جلب کرد؛ بهصورتیکه در آن زمان، در طول مدت یک ماه که فروش توکن بهصورت عمومی انجام میشد، در حدود 150 میلیون دلار سرمایه از این راه برای پروژه به دست آمد. این رقم یکی از بزرگترین ارقامی است که بازارهای مالی در زمینه جذب سرمایه به خود دید. از آنجایی که در جریان فروش توکن نزدیک به 11 هزار سرمایهگذار شرکت کردند، پروژه این سه موسس بهصورت یک صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر فعالیت میکرد و هیچ گونه ناظر، مدیر و یا هیئت مدیرهای که ما امروزه میشناسیم در آن وجود نداشت.
The DAO همچنین قراردادی داشت که متن باز بود و همه میتوانستند آن را مشاهده کنند؛ به این ترتیب بعد از اینکه فرآیند جذب سرمایه تمام شد، تحلیلگران زیادی در خصوص وجود ایراداتی اساسی که مرتبط با بخش امنیت پروژه بود به سازندگان آن هشدار دادند. در اینجا بود که قصه تلخ اولین سازمان خودگردان غیر متمرکز یعنی The DAO شروع شد. تحلیلگران اخطار دادند که اشکال فنی موجود ممکن است به اکسپلویت شدن پروژه منجر شود. موسسان شروع به تحلیل و بررسی مشکل کردند. متاسفانه در فرآیند تصحیح کدها، یک هکر یا گروهی از هکرها از این فرصت استفاده کردند و در 17 ژوئن 2016 و 2 ماه بعد از اینکه این پروژه فعالیت خود را شروع کرده بود، دست به تخلیه دارایی در سیستم زدند. در اصل فرآیند هک به این شکل بود که هکرها اترهای موجود در پروژه را به یک Child DAO که اتفاقا یکی از پلتفرمها و زیرمجموعههای اصلی دائو بود و از کدهای The DAO کپی شده بود منتقل کردند.
البته توسعه دهندگان به محض اطلاع یافتن از این فرآیند سعی کردند که انتقال اترها را متوقف کنند؛ اما تا زمان توقف، هکرها حداقل یک سوم سرمایه سیستم را که تقریبا معادل 7 میلیارد دلار امروز است را به تاراج برده بودند. البته نکته جالب در خصوص این هک این است که هکرها این میزان پول را به یک حساب با قفل 28 روزه انتقال داده بودند که مطابق قوانین اتریوم، این کوینها در آن حساب از بین نمیرفت. همین مسئله باعث شد که توسعه دهندگان شبکه اتریوم به این فکر بیفتند که با ساختن یک هاردفورک قابلیت بازیابی کوینهای یک پروژه را در شبکه ایجاد کنند. در نهایت این هک بزرگ تاثیر بسیار بدی بر وجهه سازمان خودگردان غیر متمرکز گذاشت و همچنان در فرآیند ساخت و انتشار قراردادهای هوشمند این خطر گاهی کاربران را از شرکت در پروژه منع میکند.
سازمان خودگران غیرمتمرکز یا دائو چگونه کار میکند؟
ممکن است برای شما این سوال پیش آمده باشد که اگر قرار است هیچ مدیری در هدایت یک سازمان نقشی نداشته باشد، پس چطور قوانین سازمان بهصورت عادلانه و صحیح اجرا خواهند شد؟ در DAOها این کار به عهده قراردادهای هوشمندی است که توسط کمیته توسعهدهنده تولید میشوند. قوانینی که قرار است در بازار مالی یا یک پروژه حوزه DeFi اجرا شود، در قرارداد کدنویسی میگردد و این قراردادها چهارچوب اصلی و تکیه گاه کلی سازمان به حساب میآیند. کدنویسی این قراردادها باعث حذف دخالتهای انسانی در شبکه برای تغییر روندهای مالی میگردد و به این ترتیب بعد از تاییدیه نهایی این قراردادها، فایلشان در بستر بلاکچین آپلود میشود تا کاربران نیز آن را مورد بازبینی قرار داده و به آنها رای دهند. بعد از تایید عموم کار به اینجا ختم نمیشود؛ چرا که در زمان اجرای قراردادهای هوشمند نیز به تیم اصلی توسعهدهنده DAO احتیاج داریم.
این تیم در زمان اجرا بهصورت انفرادی، به بررسی کاکردهای قوانین میپردازند و سعی میکنند درک درستی از اجزای قرارداد هوشمند به دست بیاورند. همچنین همه قوانین ذکر شده تک به تک با هدفهای سازمان خودگردان غیر متمرکز تطابق داده میشود. با تایید این مراحل، قرارداد وارد فاز عملی خود میگردد که اتفاقا نیازی به دخالت انسانی ندارد و حتی در زمان بروز مشکل یا نیاز به ایجاد تغییرات، همه اعضا با رایگیری به تغییر بخشی از قرارداد اقدام میکنند. با این روش حتی بدون اجازه اکثریت اعضا نمیتوان به خزانه سازمان خودگردان متمرکز یا دائو که منبع تمام داراییهای پروژه است دست یافت. نکته دیگر در رابطه با نحوه کارکرد سازمان خودگردان غیر متمرکز این است که اگر قرار باشد یک تغییر در بستر شبکه رخ بدهد، ابتدا آن را بهصورت یک پروپوزال منتشر میکنند تا کاربران از آن اطلاع یابند. سپس اگر این پروپوزال و ایده خام مورد استفبال کاربران قرار بگیرد، میتوان با رایگیری نسبت به عملی شدن آن در پروژه امیدوار بود.
مطلب پیشنهادی: پروژه های مبتنی بر دیفای ( DeFi )
توکنهای حاکمیتی چه نقشی در DAO یا سازمان خودگردان غیر متمرکز دارند؟
اگر بخواهیم بهصورت خلاصه درباره نقش توکنهای حاکمیتی در سازمان خودگردان غیر متمرکز صحبت کنیم، باید بگوییم که این توکنها در نقش بودجه و دارایی خزانه در شبکه حضور پیدا میکنند. حتی ایجاد چنین وضعیت عادلانهای بدون بودجه و هزینه ممکن نیست؛ به همین ترتیب ما نیاز به یک روش مالی داریم که هم به کاربران سود برساند و هم هزینههای شبکه را تامین کند. صدور توکن راهی است که به این منظور انتخاب میشود. با صدور توکنهای حاکمیتی و تخصیص آنها به اعضای شبکه (با هزینه) میتوان یک سیستم مالی سالم، مشابه سیستمهای مالی موجود در بلاکچین بیت کوین و اتریوم ایجاد کرد. بهواسطه این سیستم افراد میتوانند در شبکه صاحب حق رای شوند و هرچه دارایی کاربر در DAO و شبکه آن بیشتر باشد، حق رای آن قدرت بیشتری دارد.
برای مثال، اگر قرار باشد در یک پروژه فردی با داشتن 50 توکن حاکمیتی صاحب حق رای شود، فردی که 100 توکن حاکمیتی در اختیار دارد، حق رایی با قدرت دوبرابر در شبکه را از آن خود میکند. همچنین به واسطه خرید و فروش این توکنها میتوان کارمزد جمع آوری کرد و به این ترتیب، قوانین را بهصورت هرچه صحیحتر در شبکه به اجرا درآورد. علت منطقی بودن حق رای کسی که دارایی بیشتری در شبکه دارد نیز بسیار ساده است. توسعهدهندگان معتقدند هرکس هر میزان دارایی بیشتری در پروژه داشته باشد، نسبت به تصمیمگیری درست و خوش نیتی در اعمالش در شبکه، احتیاط بیشتری به خرج میدهد؛ چراکه نگران از دست رفتن پروژه و نابود شدن دارایی خود است.
مزایای سازمان خودگران غیرمتمرکز DAO
میتوان به جرئت گفت که اصلا دلیل به وجود آمدن سازمان خودگردان غیر متمرکز مزایا و فوایدی است که برای اعضای یک جامعه به همراه میآورد. در این بخش به برخی از مهم ترین فواید وجود DAOها در بازارهای مالی و حتی عرصههای دیگر اجتماعی میپردازیم:
عدم تمرکزگرایی
تمرکززدایی اولین اصلی است که دائوها بر اساس آن ساخته میشوند. با این کار مدیریت پروژه به دست یک نهاد یا یک گروه خاص نمیافتد و همه سهام داران میتوانند با رای مساوی در تصمیماتی که برای شبکه گرفته میشوند سهیم شوند. البته قابل توجه است که تمرکزگرایی بهصورت صددرصدی در این پروژهها از بین نمیرود؛ چرا که همچنان کاربرانی که دارای سهام بیشتری هستند، دارای حق رای بیشترند و میتوانند با رای خود روند بازار را تغییر دهند. با این وجود تلاش میشود در سازمان خودگردان غیر متمرکز، از تسلط یک کاربر یا گروهی از کاربران مرتبط روی بخش بزرگی از دارایی شبکه جلوگیری شود تا به این ترتیب قدرت به دست یک دسته خاص از کاربران نیفتد.
فعالیت دسته جمعی
با استفاده از سازمان خودگردان غیر متمرکز هر کاربر میتواند از هر جای دنیا بهصورت ناشناس و بدون نیاز به هزینه اضافی با گروه دیگری از سهام داران در کنترل و هدایت یک پروژه مهم سهیم شود و بهصورت دسته جمعی نسبت به پیشرفت بیشتر پروژه اقدام کنند. همچنین برای دستیابی به امکانات پروژه چیزی جز یک دستگاه هوشمند، اتصال به اینترنت و چند توکن حاکمیتی نیاز نیست و از آنجایی که تعداد افراد حاضر در شبکه و موثر بر روند آن زیادند، میتوان امیدوار بود که هر یک نقش خود را بهصورت منحصر به فرد برای پیشرفت پروژه ایفا میکند.
افزایش مشارکت
در نظر بگیرید که قرار است از یک شرکت سهامی، مقداری سهم تهیه کنید با این شرط که خودتان هم میتوانید مانند بقیه اعضا نسبت به روند کاری آن شرکت و سازمان رای دهید و در تصمیمگیریها شریک شوید. در این شرایط چقدر نسبت به حضور فعالتر، صحیحتر و کارامدتر خود توجه میکنید؟ مسلما خیلی زیاد؛ چرا که رای خود را ارزشمند دانسته و میدانید که ممکن است تصمیمات شما، سرنوشت داراییهایتان را تعیین کند. افزایش مشارکت یکی دیگر از مزایای سازمان خودگردان غیر متمرکز برای پروژههاست؛ چرا که باعث میشود کاربران توجه بیشتری به پروژه داشته باشند و برای آن تلاش کنند. حق رای منصفانه برای اعضا انگیزه و علاقه ایجاد میکند و از آنجایی که هر کاربر برای رای دادن نیاز دارد توکنهای خود را بسوزاند، این مسئله باعث میشود او تشویق شود که در راههای صحیح و در تصمیمات عاقلانه توکنهایش را خرج کند.
شفافیت در اطلاع رسانی
شفافیت در عملکرد پروژه یکی دیگر از مزیتهای یک سازمان خودگردان غیر متمرکز است. نکته قابل توجه دیگر در خصوص DAOها این است که این فناوری بر اساس نرم افزارهای منبع باز ساخته شدهاند که این یعنی کاربران میتوانند هر رای ثبت شده در بلاکچین شبکه را بهصورت همگانی مشاهده کنند. آرا بهصورت عمومی بر روی بلاکچین ثبت میشوند و همه اعضا با توجه به این مسئله که میتوان رایها را به اسم رای دهنده در شبکه دید، تلاش میکنند با مسئولیت پذیری بیشتری در شبکه حضور داشته باشند. همچنین چون هویت کابران بهعنوان رای دهنده مشخص است، آنها تلاش میکنند تصمیمات خود را بهصورت حساب شده در سیستم ثبت کنند تا آسیبی به شهرت آنها نرسد و شبکه از اقدامات آسیبزا دور بماند.
معایب سازمان خودگردان غیر متمرکز DAO
البته اگر بخواهیم واقعگرایانه به مسئله نگاه کنیم، باید بگوییم که هیچ سیستمی بینقص نیست و سازمان خودگردان غیر متمرکز نیز ممکن است ایراداتی داشته باشد. البته نکتهای که در این بین مهم است سعی بر رفع همین ایرادات و معایب شبکههای DAO است. در این بخش به برخی از مهمترین معایب سازمان خودگردان غیر متمرکز میپردازیم:
زمانبر بودن رایگیری
مسئله این است که در سازمانهای سنتی به دلیل تصمیمگیری قطعی توسط یک نفر یا هیئت مدیره، فرآیند بسیار سریعتر اتفاق میافتد؛ ولی در دائو، چون هر نفر دارای یک رای ارزشمند است، نیاز داریم زمان بیشتری را صرف رایگیری کنیم تا به این ترتیب همه اعضای اجتماع در رایگیری مشارکت کنند. مسئله زمانبر بودن تصمیمگیری در چنین سیستمهایی ضعف به حساب میآید؛ مخصوصا اگر پای مسائل امنیتی در میان باشد. فرض کنید یک ضعف امنیتی شدید بهصورت سهوی در قرارداد هوشمند پروژه باقی مانده که توسط هیچ ارگانی مورد توجه قرار نگرفته و شبکه به یک باره از آن مطلع میشود. در این شرایط برای حل چنین نقطه آسیبزایی نیاز داریم اکثر شبکه بهصورت مشارکتی نسبت به حذف آن رای دهند که بسیار زمان بر است و ممکن است در این مدت مورد هدف حمله قرار بگیریم.
سطح پایین اطلاعات کاربران
دائو بهعنوان یک سازمان خودگردان غیر متمرکز واقعا مسئله جدیدی حتی برای کسانی است که برای سالها در زمینه تکنولوژی و بازارهای مالی حضور داشتهاند. همین موضوع باعث میشود برای اینکه کاربران به شکل موثرتری در شبکه حضور پیدا کنند، ابتدا نیاز به مطالعه و اطلاع درباره مفهوم بلاکچین، قوانین و نحوه کارکرد آن داشته باشند. متاسفانه در حال حاضر افراد اطلاعات کافی از روند کاری DAO ندارند و همین موضوع باعث کاهش کارایی چنین سیستم باارزشی میگردد. پیچیدگی کار با سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز همچنین باعث میشود تمام کسانی که دانش کار با آنها را ندارند و یا به هر نحوی دسترسی آنها به دستگاههای هوشمند محدود است، برای کار و حضور در این شبکهها با مشکل مواجه شوند. از طرفی، حتی اگر ما ذینفعان را به تعداد کافی در شبکه مستقر کنیم، اگر دانش مورد نیاز را نداشته باشند، باز هم بار و مسئولیت صاحبان پروژه بیشتر میشود؛ چرا که برای فرآیند رایدهی و حتی انجام فعالیتهای ساده در شبکه نیازمند آموزش به کاربران هستیم. آموزش کاربران این پروژهها احتیاج به ساعات طولانی تلاش و هزینه بالا دارد.
مطلب پیشنهادی: قوانین ایران درمورد بازار کریپتو
امنیت پایین در برخی پروژهها
یکی از نقاط ضعفی که متاسفانه سازمان خودگردان غیر متمرکز بهصورت فنی با آن روبهروست، مسئله امنیت است. بهصورت کلی DAOها آن طور که باید از نظر پروتکلهای امنیتی غنی نیستند و نمیتوان بهصورت صددرصدی به آنها اطمینان داشت. این قراردادها عموما از امنیت بلاکچینی که در آنها بارگذاری میشوند پشتیبانی نمیگیرند و همین مسئله عدم امنیت ممکن است پروژه را با سرقت خزانه مواجه کند. سرقت دارایی و خزانه پروژه به معنای قطعی شکست و نابودی همه اعضای پروژه خواهد بود.
انواع سازمان خودگردان غیر متمرکز کدام است؟
در حال حاضر بیش از 100 نمونه دائو در بستر بلاکچین اتریوم و دیگر بلاکچین ها فعال هستند؛ اما نکته جالب این است که همه در یک راستا و با یک محوریت یکسان فعالیت ندارند. دائوهای متنوعی با زمینههای فعالیت متفاوت را میتوانید در بازارهای مالی بیابید. این سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز در موضوعات بسیاری مانند هنر، ورزش، سرمایهگذاری، اعمال بشردوستانه، امور مالی و غیره ایجاد شدهاند و هر فرد یا سازمانی میتواند با اهداف گوناگون به یکی از این DAOها بپیوندد. در این بخش به چند نوع اصلی از سازمان خودگردان غیر متمرکز اشاره میکنیم:
DAOهای مربوط به سرمایهگذاری
سازمانهای دائو مرتبط با امور سرمایهگذاری سازمانهایی هستند که سرمایهگذاران آنها با هم تشکیل یک اجتماع و بازار مالی را میدهند و بهصورت دسته جمعی نسبت به نحوه کار، مکان و حتی نوع سرمایهگذاری تصمیم میگیرند. این تصمیمگیری مانند تمام نمونههای سازمان خودگردان غیر متمرکز دیگر به واسطه توکنهای حاکمیتی و رای گیری انجام میشود. این نوع DAOها را با نام دائوهای بازارساز خودکار یا (AMM Dao) هم میشناسند که از یک قرارداد هوشمند برای ایجاد سیستم مالی غیرمتمرکز به اعضای خود استفاده میکند. در این نوع سازمانها سود و زیان نیز مانند رای گیری برای همه اعضا مشترک است و همچنین هرکس که نقدینگی پروتکل را تامین کند، از طرف شبکه پاداشهایی در قالب توکن حاکمیتی دریافت میکند. یکی از نمونههای موفق سازمان خودگردان غیر متمرکز MakerDao است. این پروژه اولین نمونه پروتکل بازارسازی خودکار مبتنی بر فناوری دائو شناخته میشود. DAI که یکی از توکنهای این پروژه است، بهعنوان یک استیبل کوین شناخته میشود و تلاش دارد ارتباط و ارزش پایدار خود را با دلار آمریکا حفظ کند. امروزه این پروژه به حدی موفق است که بیش از هزاران پروژه دیگر از توکن حاکمیتی آن یعنی DAI بهره میبرند.
دائوهای اعطایی (Grant Dao)
احتمالا میدانید که یکی از اهداف حضور جوامع در بازارهای مالی هوشمند و استفاده از توکنها، حمایت پروژههایی است که برای پیشرفت بشر ایده پردازی و پیاده سازی میشوند. سازمان خودگردان غیر متمرکز یا سازمان دائو نیز یکی از این مفاهیم است که تلاش میکند به کمک کاربران بیاید تا این هدف والا رقم بخورد. به همین ترتیب نوع خاصی از DAO وجود دارد که به دائو اعطایی معروف است. در این نوع سازمان مجموعهای از کاربران با سرمایه خود توکنهای حاکمیتی را خریداری میکنند و با اعطای آن به یک صندوق یا استخر، نسبت به نحوه توزیع و یا اختصاص آن به یک پروژه خاص دیگر تصمیمگیری میکنند. به عبارت دیگر، با این کار افراد تلاش دارند تا برای یک پروژه خلاقانه حوزه دیفای که ارزش پیاده سازی دارد سرمایه جمع کنند و از این راه برای آن تامین مالی به عمل بیاورند. یکی از پروژههای موفق که ماهیتی اعطایی دارد مربوط به سازمان خودگردان غیر متمرکز آوه (Aave) است که توکنهای اهدایی خود را در جهت پروژههای ارزشمند DeFi خرج میکند.
DAOهای اجتماعی (Social Dao)
همان طور که از نام این نمونه دائوها مشخص است، این سازمانها ماهیتی اجتماعی دارند و کاربران آن سعی میکنند با تشکیل اجتماع در زمینه فرهنگی و هنری و حفظ آثار تلاش کنند. این نوع سازمان خودگردان غیر متمرکز بیشتر شبیه به یک باشگاه طرفداران است که از توکنهای حاکمیتی استفاده میکنند و هرچه این اجتماع و کامیونیتی بهتر عمل کند، ارزش توکنها افزایش مییابد و این یعنی هم کاربران سود میبرند و هم وجهه فرهنگی و هنری یک اثر منتخب حفظ میشود. یکی از پروژههای بسیار معروف که ماهیتی مبتنی بر دائو اجتماعی دارد، پروژه فرندز ویت بنفیتس Friends with Benefits است که کاربران خود را ملزوم به خرید FWB میکند. هدف این پروژه این است که هنرمندان و فعالان فرهنگی ادبی را با هم متحد کند. با خرید توکنهای حاکمیتی کاربران شانس این را پیدا میکنند که در رویدادها و ایونتهای خاص شرکت کنند.
DAOهای رسانهای (Media Dao)
نوع خاص دیگری از سازمانهای دائو وجود دارند که ساختار آن از بالا به پایین ایجاد میشود. در این نوع از سازمان دائو طبق پروتکلی که توسط مرکزیت و هسته شبکه اعلام میگردد تولید محتوا صورت میگیرد. در این سازمان خودگردان غیر متمرکز تولیدکنندگان محتوا میتوانند بیش از بقیه از شبکه سود ببرند؛ چرا که این سازمانها تلاش میکنند بهعنوان یک رسانه ساختار آموزشی را بازسازی کنند و هر کاربر با تولید محتوا درباره یک مفهوم و ارسال آن در شبکه، در صورت انتخاب شدن کار او به واسطه رای گیری، از برنامه پاداش دریافت میکند. پاداشهای دریافتی در غالب توکنهای حاکمیتی هستند. دو نمونه پروژه موفق هم اکنون در زمینه DAOهای رسانهای فعال هستند که عبارتند از Bankless Dao و Forefront. پروژه Bankless Dao از طرق مختلف نظیر کانالهای یادگیری، مدیا و رسانه و روشهای دیگر برای مخاطبینی که علاقه زیادی به حوزه دیفای و رمزارزها دارند تولید محتوای مفید انجام میدهد. Forefront نیز تلاش میکند از روشهای متنوع یک قطب آموزشی برای کاربران خود به حساب بیاید و به کاربران خود مدام سفارش میکند که درباره توکنهای اجتماعی (Social Tokens) و پروژههای دیگری که در این باره ایجاد میشوند مطالعه کنند. همچنین سعی میکند بهعنوان یک سازمان خودگردان غیر متمرکز، زمینه را برای مجموعهای از فعالیتهای آموزشی آماده کند.
دائوهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital Dao)
اهل خطر کردن هستید و دوست دارید ریسک بازارهای مالی جریان خون شما را تندتر کند؟ خب دائو فکر این قسمتش را هم کرده و دائوهای سرمایهگذاری خطر پذیر برای چنین کاربرانی ایجاد شدهاند. در این سازمانها سبدهای سرمایهگذاری ایجاد میشوند و اعضای شبکه با ادغام کردن سرمایههای خود تصمیم میگیرند که روی کدام رمزارزها تمرکز کنند؛ اما تفاوت این است که سرمایهگذاری در این شبکهها در مقیاسهای خیلی گسترده انجام میشود. همچنین کاربران میتوانند به دلیل شفافیت بالای شبکه با اطمینان کامل در این سرمایهگذاریها از هر مکان و در هر زمان حضور داشته باشند. نکته شگفت انگیز دائوهای سرمایهگذاری خطرپذیر این است که نیاز نیست حتما کاربران پولهای خود را در زمینه کریپتوکارنسی صرف کنند، بلکه میتوانند با یک هم نظری کلی در بازارهای سنتی و داراییهای دیگر نیز سرمایهگذاری کنند؛ برای مثال یکی از پروژههای دائو در این زمینه The Krause House است که اعضای آن از طرفداران تیمهای بستکبال هستند و بهصورت تخصصی روی برد و باخت تیمهای NBA وارد معامله و سرمایهگذاری میشوند.
DAOهای بشردوستانه
از نام این سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز مشخص است که شرح فعالیت آنها چیست. این نوع سازمانها با اهداف خیرخواهانه ایجاد میشوند و هرگونه اقدام مثبتی که قرار باشد صورت بگیرد از سوی کاربران شبکه ابتدا مورد رای گیری قرار میگیرد. به عبارت دیگر این اعضای دائو هستند که تصمیم میگیرند سرمایه و سود جمع آوری شده به چه مقیاس، در چه زمان و در چه زمینهای استفاده شود یا بخشی از جامعه کم توان از آن سود ببرند. البته لازم به ذکر است که گاهی DAOهای بشردوستانه سرمایه خود را در مسیر پیشرفت پروژههای دیفای خرج میکنند و در این شرایط با دائوهای اعطایی در یک جبهه قرار میگیرند.
دائوهای شبکههای اجتماعی (Social Media Dao)
اگر فکر میکنید که سازمان خودگردان غیر متمرکز تنها مختص به مباحث تخصصی است و کاربران نمیتوانند از آن استفاده شخصی یا معمولی داشته باشند، هنوز دائوهای شبکههای اجتماعی را نشناختهاید. این نوع سازمان خودگردان غیر متمرکز مانند یک شبکه اجتماعی برای کاربران خود عمل میکند؛ با این تفاوت که کاربران میتوانند در خصوص سرمایه و حرکت آتی شبکه تصمیم بگیرند، آن هم در شرایطی که در آن به گپ و گفت و ارتباطات اجتماعی مشغولند. در DAOهای شبکه اجتماعی مشاهده میکنیم عموما افرادی که به یک موضوع خاص علاقه مندند در کنار هم جمع میشوند و درباره آن صحبت میکنند. آنها میتوانند به یکدیگر موارد مفیدی بیاموزند؛ برای مثال Blockster یکی از شبکههایی است که بر اساس مفهوم سازمان خودگران غیرمتمرکز ایجاد شده و مختص طرفداران کریپتوکارنسی است. در این نوع دائوها اشخاص میتوانند بدون اهداف تبلیغاتی یا خبری که جنبه بازارگرمی برای پروژهها دارند به ارتباطات اجتماعی سازنده بپردازند.
DAOهای جمع کننده دارایی یا مجموعهها (Collector Dao)
یکی دیگر از نمونههای سازمان خودگردان غیر متمرکز آنهایی هستند که تلاش میکنند داراییهای مختلف را که بهصورت دیجیتالی در آمدهاند خریداری کنند؛ برای مثال یکی از داراییهای مورد علاقه این سازمانها توکنهای غیرمثلی یا NFTها هستند. البته چنین سازمانهایی عموما روی داراییهای فرهنگی و هنری تمرکز دارند و نکته مثبت این است که با خرید هر دارایی، در صورت رسیدن به سود، همه کاربران در آن سهیم هستند. PleasrDAO معروفترین پروژهای است که از مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز بهره میبرد و توانست با اتحاد اعضای خود و ادغام سرمایهها یکی از گرانترین اثرهای موجود در بازار NFTها یعنی توکن اصلی دوجمیم (Doge Meme) را که به ارزش 4 میلیون دلار برای فروش قرار داده شده بود خریداری کند.
پروژه PleasrDAO بهصورت اختصاصی در زمینه خرید داراییهای فرهنگی و هنری فعالیت میکند و هر کسی در صورت علاقه مندی و با اضافه کردن سرمایه خود به استخر این پروژه در رای گیریها شرکت میکند تا دارایی دلخواهش خریداری شود و بهصورت دسته جمعی از آن سود ببرد. از دیگر داراییهای خریداری شده توسط پروژه PleasrDAO آلبوم Wu-Tang Clan “Once Upon a Time in Shaolin” بود که در سال 2021 به مجموعه اضافه شد. یکی دیگر از پروژههای دائو جمع کننده دارایی پروژه ConstitutionDAO بود که توانست با تلاشهای فراوان یک نسخه از قانون اساسی آمریکا را در یک حراجی به قیمت 47 میلیون دلار اتر خریداری کند.
آیا بیت کوین دائو است؟
یکی از سوالاتی که کاربران زیادی آن را مطرح میکنند این است که آیا هویت بیت کوین یک هویت مرتبط با سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز یا همان دائو است؟ در پاسخ این سوال باید گفت که بیت کوین یک DAO نیست و این مسئله دلایل زیادی دارد. بسیاری از کاربران در ابتدا بیت کوین را یک سازمان خودگردان غیر متمرکز به حساب میآوردند، اما حقیقت چیز دیگری است. با شروع کار اتریوم تعریف سازمان دائو تغییر کرد. امروزه سازمانهای دائو سازمانهایی هستند که توسط یک قرارداد هوشمند در یک شبکه فعالیت میکنند و همچنین یک توکن حاکمیتی در شبکه دارند که به مکانیسم اقتصادی آنها کمک میکند؛ اما این تمام ویژگیهای یک دائو نیست. از آنجایی که این سازمانها غیرمتمرکزند و توسط کاربران مدیریت میشوند، باید روشی به نام ایجاد پروپوزال و رای دهی وجود داشته باشد.
به این ترتیب هر کاربر یا گروهی از کاربران نظرات و ایدههای خود را در قالب یک پروپوزال به بستر پروژه ارسال میکنند که رای گیری میشود. البته اینکه رضایت و تایید چند درصد از کاربران در شبکه میتواند پرپوزال را وارد عمل کند، وابستگی زیادی به متن قرارداد دارد؛ اما به هرحال پروپوزالها بخش انکار نشدنی دائو هستند. با توجه به این تفاصیل، بیت کوین یک سازمان خودگردان غیر متمرکز به حساب نمیآید؛ چون هم از فناوری قرارداد هوشمند پشتیبانی نمیکند و هم هیچ توکنی بهعنوان توکن حاکمیتی خاص آن تعریف نشده است. همچنین پروپوزالها نیز جایی در این شبکه ندارند. البته لازم به ذکر است که بیت کوین واقعا یک شبکه غیرمتمرکز است که به واسطه کاربرانش فعالیت میکند؛ اما قطعا یک دائو نیست.
مطلب پیشنهادی: کسب درآمد از بیت کوین
معروف ترین پروژههای DAO کدام پروژهها هستند؟
ممکن است همین حالا هم با مطالعه عمقی درباره DAOها دوست داشته باشید در این پروژه سهیم باشید و بهعنوان یکی از هزاران تصمیم گیرنده برای سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز در بازار فعالیت کنید. شناخت پروژههای دائو میتواند تا حد زیادی شما را راهنمایی کند تا یک پروژه سودآور را برای خود انتخاب کنید. همچنین با افزایش دانش کاربران، شمار پروژههای دائو در حال افزایش است؛ پس شما دستتان در انتخاب باز خواهد بود. در این بخش برخی از معروفترین پروژههایی که ماهیت سازمان خودگردان غیر متمرکز را دارند معرفی میکنیم. توجه داشته باشید که برخی از این پروژهها شناخته شدهتر از دیگری هستند و برخی هنوز در مراحل ابتدایی رشد خود قرار دارند:
میکردائو (MakerDAO)
اولین پروژه لیست ما که از فناوری سازمان خودگردان دائو استفاده میکند میکردائو نام دارد. این پروژه یکی از موفقترین سازمانهای وام دهی دیجیتال است که کاربران آن میتوانند بدون واسطه داراییهای دیجیتالی خودشان را به کاربری دیگر وام دهند یا از آن وام بگیرند. نکته جالب در خصوص میکردائو این است که از دو توکن برای فعالیتها و مکانیسم اقتصادی خود استفاده میکند. توکن اول DAI نام دارد که ماهیت آن به شکل استیبل کوین است و ارزشی برابر با دلار آمریکا دارد و توکن دوم که به منزله توکن حاکمیتی شبکه استفاده میشود، Maker نام دارد. مانند هر سازمان خودگردان غیر متمرکز دیگر، این پروژه نیز به کاربران خود اجازه میدهد در مسائلی نظیر میزان کارمزد، نحوه حفظ امنیت و ثبات شبکه، نرخ سودهای حاصله و حتی زمانهایی که پتلفرم نیاز به تعطیلی و استراحت دارد تصمیمگیری کنند و رای بدهند.
آوی (Aave)
پروژه آوی یا آوه یکی دیگر از پروژههای معروف و موفق است که از مفهوم سازمان خودگران غیرمتمرکز استفاده میکند و مخصوص وام دهی است. در این پروژه کاربران میتوانند بدون اینکه نیاز باشد به یک نهاد شخص سوم یا کاربر دیگر اعتماد کنند، به یکدیگر وام بدهند یا از هم وام بگیرند. این سازمان بهصورت غیرمتمرکز این کار را میکند و همه اعضا این شبکه میتوانند در خصوص موارد فنی نظیر نرخ وثیقهها، اضافه کردن داراییهای جدید به شبکه برای وام دهی و حتی نحوه مدیریت پارامترهای شبکه نظر بدهند و رای خود را به واسطه توکن حاکمیتی این پروژه که با نام AAVE منتشر میشود به ثبت برسانند.
یونی سواپ (Uniswap)
ممکن نیست که در زمینه کریپتوکارنسی فعالیت داشته باشید و نام یونی سواپ به گوش شما نخورده باشد. این سازمان بزرگترین صرافی غیرمتمرکزی است که هم اکنون در بستر اتریوم فعال میکند. در این پروژه هم مانند همه پروژههای سازمان خودگردان غیر متمرکز، کاربران حق دارند در خصوص نقشه راه صرافی، اهداف آینده، میزان کارمزد مورد نیاز و همچنین قوانینی که بر شبکه حکفرماست رای گیری کنند. توکن حاکمیتی این شبکه نیز UNI نام دارد و در حدود سه سال پیش به شبکه معرفی شده است.
The LAO
The LAO یکی دیگر از پروژههای معروف در زمینه DAO است که اصالتی آمریکایی دارد. این سازمان در آمریکا ایجاد شده و به همین دلیل از قوانین کشور آمریکا پیروی میکند. هویت این سازمان بهصورت یک شرکت سرمایهگذاری خطر پذیر عنوان شده که یعنی سرمایهگذاران از هرجای دنیا میتوانند برای سرمایهگذاریهای کلان به این شرکت بپیوندند. البته لازم به ذکر است با اینکه The LAO در آمریکا قرار دارد و تحت قوانین آن عمل میکند، اما همچنان اصول دائو را در پلتفرم خود به اجرا درآورده و تلاش میکند عملکرد خوبی از طریق قرارداد هوشمند از خود نشان دهد.
گیت کوین (Gitcoin)
از دیگر پروژههای معروف دنیای دیجیتال که بر اساس مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز ایجاد شده پروژه گیت کوین را میتوان نام برد. این پروژه از حامیان اصلی توسعه دهندگانی است که تلاش میکنند اپلیکیشنهای منبع باز ارائه کنند. این پروژه بهصورت مستقل و غیرمتمرکز اداره میشود و توکن حاکمیتی آن GTC نام دارد. GTC به کاربران گیت کوین کمک میکند تا بهصورت عادلانه نسبت به حل و فصل منازعات و مشکلات شبکه رای بدهند و نحوه مدیریت سرمایه را تعیین کنند. تمام کاربرانی که در گیت کوین حضور دارند میتوانند پروژههای ایجاد شده اپلیکیشنهای مبنع باز را مشاهده کنند و در صورت تمایل در آنها به سرمایهگذاری بپردازند.
دش (DASH)
نمونه دیگری از سازمان خودگردان غیر متمرکز در این لیست پروژه دش است که به اصطلاح یکی از نوادگان بیت کوین شناخته میشود. دش یکی از فورکهای شبکه لایت کوین به حساب میآید که خود لایت کوین هم فورکی از بیت کوین محسوب میشود. دش بهعنوان یک دائو شبکهای از ارز دیجیتال است و اصلیترین هدف آن برای فعالیت افزایش سرعت تراکنشها و همچنین بیشتر کردن مقیاس پذیری در شبکه عنوان شده است. این سازمان همچنین بهعنوان یک سیستم پرداخت آنلاین نیز فعالیت میکند و راه اندازی آن به سال 2014 برمیگردد که همین مسئله نشانه پایداری شبکه است. بسیاری از کاربران فضای دائو آن را بهعنوان اولین سازمان خودگردان غیر متمرکز حقیقی به حساب میآورند که دلیل آن هم سیاستها و قوانین شبکه است. این قوانین به کاربران اجازه میدهد درباره نحوه استفاده از ذخایر دش تصمیمگیری کنند و با مکانیسم حاکمیتی تغییراتی را در شبکه ایجاد کنند.
دائو استک (DAOstack)
آخرین پروژهای که بهعنوان پروژه معروف سازمان خودگردان غیر متمرکز خواهیم شناخت، دائو استک است. این پروژه را با نامهایی مثل «وردپرس دائوها» و یا «سیستم عامل هوش تجمیعی» میشناسند. دلیل این مسئله شاید مرتبط با این باشد که دائو استک بهعنوان یک استک نرم افزاری که اتفاقا اوپن سورس هم هست فعالیت میکند و با هدف پشتیبانی از یک شبکه تعاملی و همچنین جهانی ایجاد شده است. نکته جالب این است که شما با استفاده این پروژه که خودش یک دائو است، سازمان خودگردان متمرکز دیگری ساخته و آن را در زمینه کارهایی که نیازمند مشارکت و همکاری کاربران است استفاده میکنید. از دیگر ویژگیهای خارق العاده این پروژه این است که توسعه دهندگان دائو استک با افزودن ویژگیها و افزونههای مختلف تلاش کردهاند همه دائوهایی که در بستر دائو استک ساخته میشوند در سلامت کامل به فعالیت خود ادامه بدهند.
تفاوت سازمان خودگردان غیر متمرکز با سازمانهای سنتی
به نظر میرسد در آینده سازمان خودگردان غیر متمرکز در بسیاری از زمینهها جایگزین سازمانهای سنتی شوند که هم اکنون با داشتن نهادهای کنترلگر در حال فعالیتند. تفاوتهای زیادی بین DAOها و سازمانهای سنتی وجود دارند که باعث این اتفاق میشود؛ برای مثال اصلیترین و ریشهایترین تفاوتی که میتوان یافت همین تمرکززدایی است که در دائو اتفاق میافتد. فرض کنید قرار باشد شرکت گوگل که ارائه دهنده خدمات اینترنتی بسیار گستردهای در زمینههای مختلف کاری است، بهصورت DAO کنترل شود. به نظر میرسد با این وضعیت همه اعضای جامعه میتوانستند در تصمیمگیریهای این نهاد شرکت کنند و حتی ممکن بود اجازه استفاده از این خدمات بهصورت رایگان و برای تمام مردم جهان آزاد شود. همچنین از دیگر تفاوتهای سازمان خودگردان غیر متمرکز یا سازمانهای سنتگرا، نبودن سلسله مراتب در منصبهای ریاستی است. DAOها اصولا بر اساس مکانیسمها اقتصادی هدایت و کنترل میشوند؛ در حالی که در سازمانهای سنتی، تصمیمات توسط یک مدیر یا هیئت مدیره اتخاذ میگردد.
از طرفی در سازمانهای سنتی عموما یک قرارداد رسمی بین اعضای آن وجود دارد که باعث هم بستگی بین آنها میگردد و آنها را مجاب میکند که به سمت یک هدف مشترک گام بردارند؛ در صورتی که در سازمان خودگردان غیر متمرکز هیچ قرارداد رسمی در کار نیست و کاربران بهصورت خودمختار سعی میکنند به هدف مشترکشان وفادار بمانند و قوانین را رعایت کنند، چنانچه خودشان هم با رعایت قوانین سود میبرند. علاوه بر اینها، DAOها عموما سازمانهای شفاف هستند که حتی شرح قوانین آنها و فعالیتهای موجود در سازمان به واسطه قرارداد هوشمند برای همه قابل رویت است؛ درحالیکه در سازمانهای سنتی، این مسئله به شکل محرمانه نگهداری میشود و مشخص نیست که چه جریانی در پشت پردهها وجود دارد. همچنین دائو یک سازمان دموکراتیک است.
مطلب پیشنهادی: صرافی غیرمتمرکز چیست و چگونه کار میکند؟
مراحل راه اندازی سازمان خودگردان غیر متمرکز
یکی از نکات جالبی که در خصوص دائوها وجود دارد این است که افراد عادی نیز بهعنوان یک توسعه دهنده میتوانند سازمان خودگردان غیر متمرکز مخصوص به خود را بسازند و آن را بهعنوان یک پروژه در بازار معرفی کنند. البته باید توجه داشت که مراحل راه اندازی دائو یک فرآیند سیستماتیک است و شما نیاز دارید مجموعهای از کارها را بهصورت دقیق و به ترتیب انجام دهید. ممکن است با خود فکر کنید که ساختن چنین قرارداد هوشمندی و انتشار آن در بازار بسیار هزینه بر است؛ اما اینطور نیست! در کمال ناباوری هزینه تشکیل یک سازمان خودگردان غیر متمرکز در بلاکچین اتریوم تقریبا برابر با 160دلار است که 100 دلار آن بهعنوان کارمزد برای قراردادن فایل قرارداد بر روی بلاکچین دریافت میشود و 60 دلار آن نیز در ازا ارائه گزارشهای سالانه از شما گرفته میشود. همچنین در خصوص توکنها نیز اگر پروژه خوبی ارائه کنید و آن را به خوبی تبلیغ کنید میتوانید برای دائو خود جذب سرمایه نمایید. در هرحال هزینههای راه اندازی سازمان خودگردان غیر متمرکز با توجه به قیمت اتریوم نوسانات بسیاری خواهد داشت. در این بخش درباره مراحل راه اندازی دائو توضیحاتی ارائه میکنیم:
طرح ریزی اولیه ساختار سازمان
واقعیت این است که ساختن یک سازمان خودگردان غیر متمرکز بسیار جدیتر از این حرفهاست که یک کاربر بخواهد صرفا برای سرگرمی این کار را انجام دهد؛ پس اولین و مهمترین مرحله این است که درباره ماهیت سازمان خود خوب فکر کنید. ممکن است بخواهید از دائو در جهت بهبود وضعیت کسبوکارتان استفاده کنید؛ اما این مسئله مهم است که بدانید آیا واقعا یک دائو میتواند مشکلات شما را حل کند؟ واقعیت این است که با اینکه سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز مزیتهای زیادی دارند، اما همیشه هم برای هر پروژهای مناسب نیستند. با خودتان رو راست باشید و نگاهی به اهداف و برنامههای کوتاه و بلند مدت کسبوکارتان داشته باشید تا بهتر تصمیم بگیرید.
انتخاب نوع سازمان خودگردان غیر متمرکز
اگر به این مرحله از راه اندازی سازمان خودگران غیرمتمرکز رسیدهاید، به نظر میرسد در ساختن آن جدی هستید. اگر طرح اولیه پروژه را در ذهن دارید حالا خوب است نوع دائو خود را انتخاب کنید. همانطور که در بخشهای قبلی خواندید، انواع مختلفی از DAO ایجاد میشود که هر کدام برای کاربرد و اهدافی مناسب هستند. مطمئن شوید که نمونه مناسبی را برای خود برمیگزینید؛ چرا که انتخاب یک سازمان اشتباه ممکن است کاربران را نسبت به پروژه دچار سو تفاهم کند.
اختصاص توکن حاکمیتی
در مرحله سوم از مراحل راه اندازی سازمان خودگردان غیر متمرکز به بحث جذاب دارایی یا توکن حاکمیتی پروژه میرسیم. تا به اینجا درباره هدف و نوع دائو خود خوب فکر کردید و احتمالا تصمیم گرفتهاید که پروژه شما چه قوانینی باید داشته باشند و چگونه در قرارداد کدنویسی شوند. حالا نوبت آن است که تصمیم بگیرید چگونه برای پروژه سرمایه جذب کنید. گفتیم که توکنهای حاکمیتی یکی از راههای تشویق کاربران به شرکت در پروژه و همچنین رای دهی به پروپوزالهای پیشنهادی است. باید بهصورت استراتژیک فکر کنید که چه روشی برای تخصیص توکن هم به کاربران و هم به کسبوکار شما کمک میکند. روشهای شما باید به کاربران انگیزه مشارکت در سازمان را بدهند. همچنین حواستان باشد که هر روش ارائه شده در پروژه میتواند نشانهای از چشم انداز و اهداف بلند مدت شما و همچنین نوع ارتباطی داشته باشد که با اعضایتان به عنوان توسعه دهنده خواهید داشت.
تعیین جزییات عرضه و تخصیص و پاداش توکنها
حالا که همه چیز را برنامه ریزی کردهاید، وقت آن است که در مرحله چهارم درباره جزییات عرضه و نحوه تخصیص توکنها نیز تصمیمگیری شود. به یاد داشته باشید که باید بهترین زمان را برای این کار انتخاب کنید تا کاربران نیازی به سمت جذب سرمایه در پروژه شما ترغیب شوند. این قسمت از پروژه بسیار مهم است؛ چرا که با این کار جامعه ای از کاربران برای سازمان دائو شما ایجاد میشود که ماهیت آنها تاثیر زیادی روی تصمیمات و تغییرات آینده سازمان خودگردان غیر متمرکز میگذارد. همچنین خوب است تعداد توکنهای خود را زیاد در نظر بگیرید؛ زیرا هر چه تعداد توکنهای شما بیشتر باشد احتمال مشارکت سرمایهگذاران بیشتر خواهد بود. همچنین خوب است توجه داشته باشید که تخصیص توکن همه ماجرا نیست و شما باید طرحهایی را نیز در خصوص پاداش در سازمان در نظر بگیرید؛ اما در نهایت باید به این مسئله فکر کنید که حتما میزان توکنهای ارائه شده و پاداشهای در نظر گرفته شده با پتانسیل پروژه و قدرت خزانه سازمان سازگاری دارند.
مطلب پیشنهادی: عرضه اولیه صرافی غیرمتمرکز ( IDO ) چیست؟
ساخت DAO
بعد از اینکه درباره نحوه پیاده سازی، نوع دائو و حتی توکنهای خود تصمیمات اولیه را گرفتید نوبت آن است که آنها را بهصورت عملی پیاده سازی کنید و وارد فاز توسعه فنی شوید. ساخت DAO در واقع از دو روش امکان پذیر است. روش اول آن است که شما با اتکا بر دانش پایه و مهارت و تخصص بالای خود، کل کدها و ساختارهای فنی یک سازمان خودگردان غیر متمرکز را از صفر پیاده سازی کنید. در روش دوم شما میتوانید از قالبها و ابزارهایی که بهصورت آماده برای ساخت یک سازمان دائو ایجاد شدهاند استفاده ببرید؛ به این ترتیب که فرآیندهای مخلتف نظیر ایجاد نام خاص برای دائو، تنظیم قوانین شبکه، تعیین اعضای تیم موسسان و بسیاری از موارد دیگر به واسطه این ابزارها امکان پذیر هستند.
در این مرحله شما باید چند قدم کوچکتر را به ترتیب اجرا کنید تا سازمان دائو خود را با موفقیت بسازید. در ابتدا شما باید دائو و زیرساختهای نرم افزاری آن را بسازید و سپس برای آن یک خزانه مشخص در نظر بگیرید. ایجاد یک خزانه به شما در مدیریت توکنها و تراکنشها کمک زیادی میکند. در قدم بعدی شما بهعنوان توسعه دهنده نیاز دارید سرمایه جذب کرده و آن را به سمت خزانه خود هدایت کنید. در نهایت برای انجام هر تغییراتی در پروتکل شما میتوانید در مقیاس خزانه خود عملیاتها را انجام دهید. برای اینکه کار خود را در توسعه فنی دائو خصوصی خود راحتتر کنید میتوانید از ابزارهایی مانند Colony، Syndicate، Aragon، DAOstack و Orca Protocol استفاده ببرید.
مدیریت خزانه DAO
بعد از اینکه سازمان خودگردان غیر متمرکز خود را بهصورت فنی پیاده سازی کردید و یک خزانه برای آن در نظر گرفتید، نوبت آن است که خزانه خود را به درستی مدیریت کنید. میتوان این عمل را یکی از مهمترین اقدامات شبکه در نظر گرفت؛ چرا که سلامت شبکه و همچنین پیشرفت آن وابسته به وجود سرمایه و وجوهی است که در قالب توکنهای حاکمیتی در خزانه وجود دارد. وجود خزانهای که به درستی مدیریت شود میتواند تاثیرات بسیار مثبتی بر روی دیدگاه کاربران بگذارد؛ چون از تصمیمگیریهای یک جانبه یا جهت داده شده جلوگیری میکند. همچنین خزانهداری صحیح به شما کمک میکند تا راحتتر سرمایه شبکه را توزیع کرده و در بستری امن از آنها نگهداری کنید. اگر در خصوص نحوه مدیریت خزانه خودتان با سوالاتی روبهرو هستید نگران نباشید؛ چرا که ابزارهایی برای کمک به شما ایجاد شدهاند که برخی از آنها عبارتند از Multis، Coinshift، Parcel و Superfluid.
جمع آوری یک اجتماع برای پروژه
درنهایت به مرحله آخر میرسیم. واقعیت این است که تا به اینجا مرحلهها را برای ساختن یک دائو طی کردیم و قدم به قدم پروژه خود را ساختیم؛ اما نکته مهم نحوه نگهداری از آن است. اگر نتوانید جامعه موفقی برای سازمان خودتان بسازید نمیتوانید از آن به خوبی مراقبت کنید؛ چرا که اصلیترین عامل پیشرفت و توسعه یک دائو کاربران آن هستند. کاربران یک دائو با تشکیل اجتماع میتوانند در خصوص پیشرفت آن تصمیمات خوبی بگیرند و در زمان بروز بحران، با باور به اهداف شبکه از آن دفاع کنند. برای اینکه بتوانید اجتماع خوبی را گرد هم آورید باید سیاستهای به خصوصی را پیش بگیرید و در محیطهای مشخصی آنها را دور هم جمع کنید؛ برای مثال اپلیکیشنهای Twitter، Discord، Medium، Mirror، Telegram و غیره بستر خوبی برای بحث و گردهمایی یک اجماع دائو به حساب میآیند.
آیا دائو در دنیای واقعی نقش دارد؟
در حال حاضر ممکن است برای بسیاری این سوال پیش آمده باشد که آیا روزی میرسد که مفهوم سازمان خودگران غیرمتمرکز از دنیای بازارهای مالی عبور کند، به دنیای واقعی ما برسد و در نتیجه با تمام ابعاد اجتماعی ما ترکیب شود؟ آیا ممکن است روزی یکی از ما از تصمیم گیرندگان شرکتهای بزرگ شویم؟ در پاسخ این سوال باید گفت که DAOها بی شک نقش غیرقابل انکاری را در پیشرفت نحوه مدیریت یک شبکه اعم از شفافیت، تمرکززدایی و افزایش مشارکت داشتهاند ولی این مسئله هم قابل انکار نیست که از نظر مدیریت هوشمند ممکن است با ضعفهایی در DAO مواجه شویم. سازمان خودگردان غیر متمرکز تلاش میکند که نقش انسآنها در زمینه کنترل و مدیریت پروژه بهصورت انفرادی و انحصاری کمتر و کمتر کند؛ ولی باید توجه داشت که گاهی همین نیروی انسانی میتواند با توجه به درک درستی که از شرایط دارد، بسیار بهتر از قوانین از پیش تعیین شده یک قرارداد هوشمند عمل کند.
مثلا فرض کنید قرار است یک پروژه مرتبط با یک واحد تولیدی در زمانهایی خاص و با توجه به شرایطی متغیر، برای خود سفارشگیری کند. نیروی انسانی میتواند با در نظر گرفتن وضعیت مالی، میزان تقاضا و عرضه و حتی شرایط روحی کارمندان زمان این سفارشگیری را تخمین بزند؛ اما قرارداد هوشمند از این کار عاجز است. مسئله این است که هوش مصنوعی موجود در شبکه شاید تا حدی کارهای ما را سریعتر و آسانتر کند و بهصورت کلی نمیتواند جایگزین مغز متفکری انسانی گردد؛ به همین دلیل پیش بینی میشود که برای ورود مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز به دنیای واقعی راه زیادی در پیش داریم.
با سازمان خودگردان غیر متمرکز، هر کاربر شبکه یک مدیرعامل برای شبکه است!
سازمان خودگردان غیر متمرکز یا DAO به سازمانی اطلاق میشود که در آن هیچ نهاد نظارتی و کنترلگری برای هدایت و تصمیمگیری جامعه آن وجود ندارد و اعضا حاضر در مجموعه باید با رایگیری منصفانه بهصورت مشارکتی درباره اتفاقات موجود تصمیمگیری کنند. این مسئله بیشتر در بازارهای مالی صادق است؛ از آنجا که مهمترین سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز در حال حاضر شبکه بیت کوین و اتریوم هستند. پروژههایی که از دائو بهرهمند میشوند باید با تخصیص یک توکن حاکمیتی، سیستمی مبتنی بر رایگیری و سوزاندن توکن برای خود ایجاد کنند. البته لازم به ذکر است که هر کاربری که دارایی بیشتری در بازار داشته باشد به تبع میزان قدرت بیشتری برای رایدهی دارد.
این فناوری نیز مانند تمام فناوریهای موجود در دنیا مزایا و معایبی دارد که کاربران را با امتیاز و چالش مواجه میکند؛ هرچند به عفیده برخی از تحلیلگران، مفهوم سازمان خودگردان غیر متمرکز راه بسیار زیادی تا ورود به دنیای واقعی ما دارد. چنانچه علاقهمندید که در پروژههای DAO سرمایهگذاری کنید و یکی از هزاران اعضای هیئت مدیره چنین پروژههایی باشید، پیشنهاد میکنیم ابتدا حتما مهارت و دانش کافی برای کار با DAO را به دست آورید. برای آشنایی هرچه بیشتر با سازمان خودگران غیرمتمرکز و فناوریهای دیگر بازارهای مالی میتوانید به دیگر مقالات ما در سایت کیف پول من مراجعه کنید.
برای دریافت فایل PDF این مقاله اینجا کلیک کنید